با توسعه سریع فناوری مالی غیرمتمرکز و فناوری بلاک چین، شمول مالی بیش از هر زمان دیگری به آن نزدیک شده است.
در اواخر دهه ۲۰۰۰، بحران مالی جهانی ( GFC ) سونامی آشفتگی اقتصادی را به راه انداخت که در سراسر جهان طنین انداز شد.
نه تنها باورهای ریشهدار تأمین مالی متمرکز ( CeFi ) و مؤسسات را متزلزل کرد، بلکه شاهد نابودی بانکها و کسبوکارها با سقوط شدید سهام و افت شدید تجارت بینالمللی بود.
ناگفته نماند که GFC کاستی های اساسی سیستم مالی موجود را روشن کرد و بر لزوم حاکمیت مالی تأکید بیشتری داشت.
در پی این بحران که جهان را تکان داد، خالق مستعار ساتوشی ناکاموتو بیت کوین را راه اندازی کرد.
بیت کوین، اولین و اصلی ترین ارز رمزنگاری شده در جهان است که این فرصت را برای همه فراهم می کند تا به نوعی از امور مالی خارج از CeFi دسترسی داشته باشند.
شمول مالی
بیت کوین که به عنوان نرم افزار منبع باز در سال ۲۰۰۹ منتشر شد، اولین ارز دیجیتال غیرمتمرکز بود
معرفی بیت کوین نقطه عطفی برای گنجاندن مالی بود، زیرا منجر به توسعه مالی غیرمتمرکز ( DeFi ) و استفاده از فناوری بلاک چین شد.
شمول مالی، معیاری برای دسترسی و استفاده از خدمات مالی، جزء حیاتی در پیشبرد رشد اقتصادی و توسعه پایدار در سراسر جهان است.
در حالی که تعداد کاربران «بدون بانک» در دهه گذشته کاهش یافته است، طبق آخرین دادههای گزارش بانک جهانی Findex بانک جهانی در سال ۲۰۲۱ ، ۱.۴ میلیارد بزرگسال در سراسر جهان بدون بانک باقی ماندهاند که بیش از نیمی از آنها در هفت اقتصاد زندگی میکنند.
از لحاظ تاریخی، مالکیت یک حساب بانکی یک معیار کلیدی برای شمول مالی بوده است و همچنان اولین قدم برای دسترسی به خدمات مالی در امور مالی سنتی (TradFi) است.
بدیهی است که با ظهور DeFi، موانع ورود و دسترسی به منابع مالی به میزان قابل توجهی کاهش یافته است.
کاربران می توانند بدون نیاز به اسناد پیچیده ای که اغلب برای افتتاح حساب بانکی مورد نیاز است، در عرض چند ثانیه یک کیف پول دیجیتال ایجاد کنند، بنابراین سیستم TradFi را مختل می کند و سواد مالی را در میان جوامع محروم بهبود می بخشد.
با این حال، همانطور که صنعت به سمت Web3 پیچیده تر و پیشرفته تر حرکت می کند، نگرانی فزاینده ای وجود دارد که این تغییر ممکن است موثرترین راه حل برای ارتقاء شمول مالی نباشد، به ویژه برای کسانی که تازه شروع به دسترسی به خدمات مالی به عنوان یک کل کرده اند .
همانطور که صنعت با پیچیدگی های Web3 دست و پنجه نرم می کند، ایده Web2.5 به عنوان یک راه حل بالقوه ظاهر شده است.
Web2.5
Web2.5 تکراری از اینترنت است که نشاندهنده یک مرحله میانی بین Web2 و Web3 است که هدف آن رفع برخی از محدودیتهای Web 2 در عین اجتناب از پیچیدگیها و عدم قطعیتهای Web3 است.
در اصل، Web2.5 راه حلی ارائه می دهد که مزایای TradFi و DeFi را با هم ترکیب می کند.
این رویکرد ارزش زیرساخت متمرکز Web2 را به رسمیت می شناسد و در عین حال از مزایای تمرکززدایی و فناوری بلاک چین که برای Web3 مرکزی هستند نیز استفاده می کند.
در زمینه DeFi، Web2.5 تأکید زیادی بر نیاز به هماهنگ کردن امور مالی متمرکز و غیرمتمرکز دارد.
همانطور که در بالا ذکر شد، در حالی که DeFi به طور قابل توجهی موانع ورود و دسترسی به منابع مالی را کاهش داده است، انتقال به Web3 با یک منحنی یادگیری شیب دار و سطح بالایی از پیچیدگی همراه بوده است.
بنابراین Web2.5 یک پله بسیار مورد نیاز به سوی یک سیستم مالی قابل دسترسی تر و کاربرپسندتر است.
به طور کلی، Web2.5 بر ایجاد یک سیستم مالی فراگیر و در دسترس متمرکز است که از بهترین های هر دو جهان استفاده می کند و تجربه ای کاربرپسند را ارائه می دهد و در عین حال حاکمیت مالی را نیز ارتقا می دهد.
بدون شک، ما از زمان آغاز به کار بیت کوین در سال ۲۰۰۹ راه زیادی را پیموده ایم. با این حال، اگر بخواهیم افراد غیربانکی جهان را وارد بانکداری کنیم و یک سیستم مالی فراگیر بسازیم، هنوز یک سفر طولانی در پیش داریم.
بنابراین، ادامه کاوش در نوآوری های Web2.5 که می تواند شکاف را پر کند و دسترسی عادلانه ای به خدمات مالی که نیازهای همه افراد را برآورده می کند، صرف نظر از پیشینه یا موقعیت اجتماعی-اقتصادی آنها، فراهم کند، ضروری است.
بدون شک، همانطور که ما به سمت دنیای دیجیتالی تر و غیرمتمرکز پیش می رویم، شمول مالی اهمیت فزاینده ای پیدا می کند… و با ظهور Web2.5 قریب الوقوع است.
Kirthana Devaser یک اقتصاددان است که به نویسنده و سخنران مالی در فضای Web3 تبدیل شده است.
او به استفاده از فناوری بهخوبی معتقد است و معتقد است که Web3 باعث ایجاد تغییرات معنیدار و ساختن فردایی بهتر برای همه خواهد شد.
در حال حاضر، Kirthana بهعنوان مدیر محتوا و کپی در XGo خدمت میکند، جایی که او بر تمام محتوا و هویت برند در سراسر شرکت نظارت و حمایت میکند.