در ای مقاله مسائل تمرکز در بسترهای اجتماعی موجود و راه حل های غیرمتمرکز در حال ظهور که مالکیت و کنترل داده ها را به کاربران باز می گرداند، مورد بررسی قرار می گیرد..
۱. شبکه های اجتماعی در حال حاضر چیست و چگونه کار می کند؟
2.در مورد اطلاعات غلط، سانسور، و مشکلات رسانه های اجتماعی
3.Web3، SocialFi، DeSoc و نمودار اجتماعی
4.تقویت SocialFi با پروتکل ها و برنامه های اجتماعی
5.برنامه های غیرمتمرکز رسانه های اجتماعی چیست و چگونه کار می کنند؟
شبکه های اجتماعی در حال حاضر چیست و چگونه کار می کند؟
همه ما حداقل در مورد غول های رسانه های اجتماعی مانند فیس بوک و اینستاگرام متا و پلتفرم هایی مانند X (توئیتر سابق) شنیده ایم و اکثر ما در این پلتفرم ها پروفایل داریم.
بر اساس تحقیقات Kepios که توسط DataPortal منتشر شده است، در جولای ۲۰۲۳، بیش از ۶۰ درصد از جمعیت جهان یا حدود ۴.۸۸ میلیارد کاربر پروفایل های خود را در حداقل یک پلت فرم رسانه اجتماعی ثبت کرده اند.
در واقع، پلتفرمهای رسانههای اجتماعی ماشینهای پولسازی هستند که به راحتی میتوانند با ادراک، جهان بینی و رفاه ما تداخل داشته باشند.
پلتفرمهای رسانههای اجتماعی سنتی عمدتاً از طریق تبلیغات، با فروش فضای تبلیغاتی و تبلیغ محتوا به پایگاههای کاربری وسیع خود درآمدزایی میکنند.
آنها الگوریتمهایی را برای به حداکثر رساندن تعامل کاربر طراحی میکنند و اغلب از محتوای هیجانانگیز، بحثبرانگیز یا دارای بار احساسی حمایت میکنند.
این می تواند منجر به گسترش تبلیغات، تشدید شکاف های اجتماعی و پرورش رفتارهای اعتیاد آور شود که می تواند بر رفاه روانی و انسجام اجتماعی تأثیر منفی بگذارد.
در نتیجه، آنچه برای پلتفرم سودآور است ممکن است همیشه با بهترین منافع کاربران یا جامعه مطابقت نداشته باشد.
احتمالاً بدترین بخش عملکرد رسانه های اجتماعی امروز این است که این پلتفرم ها در هر ثانیه از روز داده ها را جمع آوری می کنند و اغلب کاربران خود را بهتر از خانواده و دوستان خود می شناسند.
در مورد اطلاعات غلط، سانسور، و مشکلات رسانه های اجتماعی
در حالی که از یک سو، رسانه های اجتماعی سطح بی سابقه ای از ارتباط را در سراسر جهان به ارمغان آورده اند، عملیات پشت صحنه این پلتفرم ها مدت هاست که زیر سوال رفته است.
پیشرفت قابل توجه در ارتباط با رسانه های اجتماعی به شمشیری دولبه با سانسور، دستکاری و افزایش محتوای پژواک که فیدهای کاربران را آزار می دهد، تبدیل شده است.
بدتر از آن، پلتفرمهای رسانههای اجتماعی در حال حاضر به بازیگران کلیدی در سیاست جهانی و نحوه کار جهان تبدیل شدهاند که بر تمام جنبههای زندگی روزمره ما تأثیر میگذارد.
یکی از مهمترین مواردی که سوء استفاده از رسانههای اجتماعی در کانون توجه قرار گرفت، رسوایی کمبریج آنالیتیکا بود، که شاهد کسب و استفاده غیرمجاز از دادههای بیش از ۵۰ میلیون کاربر فیسبوک توسط شرکت مشاوره سیاسی کمبریج آنالیتیکا بود.
این دادهها برای ایجاد نمایههای روانشناختی و هدف قرار دادن کاربران با تبلیغات سیاسی شخصیشده در طول کمپینها، از جمله انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶، مورد استفاده قرار گرفت.
داده ها از طریق یک برنامه مسابقه در فیس بوک به دست آمده است، که نه تنها به اطلاعات افرادی که در آزمون شرکت کرده اند، بلکه به اطلاعات دوستان آنها نیز دسترسی دارد.
از طرف دیگر، اعتدال محتوا آزادی بیان را تهدید می کند. اخیراً، راسل برند، بازیگر مشهور، در چندین پلتفرم بزرگ، از جمله یوتیوب، به دنبال اتهامات، اما نه محکومیت، به ارتکاب یک جرم ، به طور مشهوری از پول گرفتن خارج شد.
صرف نظر از صحت این ادعاها، این پلتفرم درآمدزایی را کنار گذاشت و به تنهایی درآمد او را قطع کرد. با این حال، جنبه نگرانکنندهتر این رسوایی این است که مقامات دولت بریتانیا از کمیته فرهنگ، رسانه و ورزش ایمیلهایی را به کریس پاولوسکی، مدیرعامل پلتفرم اشتراکگذاری ویدیو رامبل ارسال کردند تا همچنین از کسب درآمد از پستهای برند که برای بیش از ۱.۴ میلیون دنبال کننده منتشر میشود، جلوگیری کند.
این مورد مداخله مؤثر در سیاستهای تعدیل محتوا و کسب درآمد یک سازمان خصوصی را نشان می دهد.
گذشته از درخواستهای مستقیم از سازمانهای خصوصی، دولتها در سراسر جهان اکنون به طور فزایندهای قوانینی را صادر میکنند که هدف آن مبارزه با اطلاعات نادرست و سخنان نفرت انگیز است.
کانادا لایحه C18 را معرفی کرد ، در حالی که اتحادیه اروپا قانون خدمات دیجیتال را اجرا می کند و در حالی که این تغییرات نظارتی احتمالاً از کاربران محافظت می کند، آنها قدرت و کنترل زیادی بر رسانه های اجتماعی و آزادی بیان را به ارگان های دولتی می دهند.
علاوه بر این، پلتفرمهای رسانههای اجتماعی به طور فزایندهای سیاستهای سختگیرانه، اما نه لزوماً توجیهشده یا افشا شدهای برای کسب درآمد از کاربران را اجرا میکنند.
به طور مثال کلمه ساده ای مانند “آمین”، می تواند در لیست قرمز قرار گیرد و باعث کاهش درآمد در پست ها شود و به طور موثر فرصت های درآمد سازندگان را مختل کند.
در ترکیب، این جنبه های پشت صحنه رسانه های اجتماعی فضایی از بی اعتمادی و نگرانی را در بین کاربران ایجاد کرده است.
از آنجایی که فضای رسانههای اجتماعی در حال حاضر ساختار یافته است، شرکتهایی که این پلتفرمها را اداره میکنند، عکسها، لیست دوستان و دادههای شخصی کاربران را در اختیار دارند و این قدرت را دارند که با فشار دادن یک دکمه دسترسی به همه این موارد را از بین ببرند.
و در حالی که پلتفرمهای رسانههای اجتماعی سنتی هنوز در فضا حاکم هستند، جایگزینهای Web3 اکنون پیشگام راهحلهای بهتری هستند و کنترل را به دست کاربران بازمیگردانند.
Web3، SocialFi، DeSoc و نمودار اجتماعی
انتقال از Web2 به Web3 در مقیاس جهانی در مراحل اولیه خود است. با این حال، با ظهور SocialFi، که نشان دهنده تقاطع رسانه های اجتماعی و سیستم های مالی غیرمتمرکز است، فضای رسانه های اجتماعی با قدرت Web3 در حال حاضر در حال اجرا است.
SocialFi در مورد کسب درآمد و نشانه گذاری جنبه های اجتماعی است و لزوماً یک عنصر زنجیره ای نیست، در حالی که DeSoc در مورد تمرکززدایی محتوا، روابط و تعاملات در شبکه های رسانه اجتماعی Web3 است.
این چارچوبی را ایجاد میکند که در آن ایجاد محتوا، درآمد و دادههای کاربر کاملاً قابل تعامل بوده و توسط کاربران کنترل میشود.
به عبارت دیگر، نمایه های کاربران به همراه تمام محتوا و داده هایی که تولید می کنند، می توانند به طور کامل از یک اپلیکیشن به اپلیکیشن دیگر منتقل شوند.
یکی از عناصر حیاتی که هدف SocialFi تقویت آن است، کنترل بر نمودارهای اجتماعی کاربران است.
در زمینه تعاملات رسانه های اجتماعی، یک نمودار اجتماعی روابط و تعاملات بین کاربران را در یک پلت فرم ترسیم می کند. این نشان دهنده نحوه ارتباط افراد با یکدیگر از طریق دوستی، فالو، لایک، اشتراک گذاری یا نظرات است و می تواند برای تجزیه و تحلیل پویایی های اجتماعی، تطبیق تجربیات کاربران یا تبلیغات هدف استفاده شود.
در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی قدیمی، نمودارهای اجتماعی باارزشترین داراییهایی هستند که پلتفرمها هنگام تلاش برای فروش بازدید به تبلیغکنندگان دارند.
با این حال، آنچه SocialFi و انقلاب Web3 به فضا می آورند، استقلال کامل و کنترل کامل بر نمودارهای اجتماعی کاربران است.
این به هر کاربر اجازه می دهد تا بر سرنوشت داده ها، دنبال کنندگان، محتوا و تعاملات خود و همچنین پلتفرم یا برنامه ای که برای ایجاد آنها انتخاب کرده است، نظارت کند و تصمیم بگیرد.
علاوه بر این، با افزایش قابلیت همکاری بین برنامه های اجتماعی Web3 با استفاده از پروتکل های اجتماعی یکسان، کاربران می توانند نمودارهای اجتماعی ایجاد کنند که به راحتی در پلتفرم ها و برنامه های مختلف قابل انتقال هستند.
به این ترتیب، پلتفرمهای اجتماعی مبتنی بر Web3 برای شفافیت تلاش میکنند، زیرا نمودارهای اجتماعی بر اساس قراردادهای هوشمند حسابرسی شده عمومی ساخته شدهاند.
حریم خصوصی کاربران نیز محافظت می شود زیرا آنها می توانند بدون از دست دادن هیچ یک از داده ها، محتوا یا اتصالات خود از امن ترین برنامه استفاده کنند.
آخرین اما نه کماهمیت، اکوسیستمی که ریشه در شفافیت و قابلیت همکاری دارد، یک میدان رقابتی طبیعی ایجاد میکند که در آن برنامههای اجتماعی تلاش میکنند تا کاربران خود را حفظ کنند و به جای طرد و مسدود کردن آنها، بیشتر شبیه ذینفعان رفتار کنند.
تقویت SocialFi با پروتکل ها و برنامه های اجتماعی
برنامههای اجتماعی مختلف Web3 از طریق پروتکلهای بلاک چین مانند Lens و CyberConnect راهحلهای قابلیت همکاری ارائه میدهند.
این پروتکلها به کاربران اجازه میدهند تا به راحتی نمایه خود را در میان برنامههای اجتماعی مختلف که از پروتکلهای مشابه پشتیبانی میکنند، مالکیت و کنترل بر ارتباطات اجتماعی خود داشته باشند.
اکوسیستم SocialFi از سه لایه ساختاری اولیه تشکیل شده است.
در پایه، بلاک چین زیرساخت اصلی را ارائه می دهد که امکان تمرکززدایی و مالکیت تایید شده نمودارهای اجتماعی را فراهم می کند.
در لایه دوم، پروتکلهای اجتماعی این راههای غیرمتمرکز را در بالای ساختار بلاک چین ایجاد میکنند و فرصتی را برای توسعهدهندگان برنامه ایجاد میکنند تا ویژگیهای تمرکززدایی را یکپارچه کنند.
در نهایت، لایه بالایی از برنامه های SocialFi تشکیل شده است.
اینها می توانند کاملاً غیرمتمرکز و مبتنی بر فناوری بلاک چین باشند یا فقط از برخی ویژگی های ارائه شده توسط پروتکل های اجتماعی استفاده کنند و هنوز توسط یک نهاد متمرکز اداره می شوند.
با این حال، به لطف ادغام پروتکل اجتماعی، برنامههای SocialFi به کاربران اجازه میدهند تا کل نمودار اجتماعی خود را کنترل کنند و به راحتی آن را از یک برنامه به برنامه دیگر بر اساس ویژگیهایی مانند درآمد تبلیغات، مدلهای اشتراک و تعامل انتقال دهند.
پروتکل Lens یک نمودار اجتماعی منبع باز مبتنی بر بلاک چین است که هدف آن بازتعریف رسانه های اجتماعی به صورت غیرمتمرکز است.
برخلاف پلتفرمهای سنتی، به کاربران اجازه میدهد تا ارتباطات دیجیتالی خود را داشته باشند و از محتوا کسب درآمد کنند.
از طریق یک پایگاه داده گراف عمل می کند، شبکه ای ایجاد می کند که اعضا و روابط آنها را نشان می دهد، با قراردادهای هوشمند که دسترسی به داده ها را تضمین می کند، که برخلاف سرویس های متمرکز است.
طراحی ماژولار آن افزودن ویژگی ها را تسهیل می کند و در عین حال روابط کاربر و محتوا را ایمن می کند و قابلیت همکاری بین پلتفرمی را ارتقا می دهد.
پروتکل CyberConnect که به روشی مشابه عمل می کند، یک پروتکل شبکه اجتماعی Web3 است که به توسعه دهندگان اجازه می دهد برنامه های اجتماعی بسازند که در آن کاربران هویت دیجیتال، محتوا و تعاملات خود را داشته باشند.
با ارتقاء v3 خود، آینده ای چند زنجیره ای را برای برنامه های اجتماعی Web3 معرفی می کند که از سه جزء اصلی تشکیل شده است: CyberAccount برای زیرساخت هویت، CyberGraph برای ضبط محتوا و اتصالات کاربر، و CyberNetwork برای مقیاس پذیری و دسترسی جهانی.
پروتکلهایی مانند Lens و CyberConnect زیرساخت و چارچوبی را برای پلتفرمهای رسانههای اجتماعی برای ایجاد برنامههای کاربر محور مبتنی بر ذخیرهسازی غیرمتمرکز داده و کنترل صفر از اشخاص ثالث بر روی اطلاعات شخصی و نمودارهای اجتماعی کاربران تشکیل میدهند.
برنامه های غیرمتمرکز رسانه های اجتماعی چیست و چگونه کار می کنند؟
برای نشان دادن تفاوت چشمگیر پلتفرمهای رسانههای اجتماعی غیرمتمرکز از نامهای قدیمی در صنعت مانند فیسبوک و تیکتاک، ما به Phaver نگاه میکنیم – یک برنامه اجتماعی Web3 که برای اکوسیستم بدون مجوز و غیرقانونی در فضای Web3 ساخته شده است.
Phaver که در سال ۲۰۲۲ و با انتشار پروتکل Lens راه اندازی شد، قصد دارد شکاف بین کاربران Web2 و Web3 را پر کند.
این روشهای ثبتنام در دسترس و شناختهشده را با یک ترکیب ساده ایمیل و رمز عبور که به کیف پول رمزنگاری Web3 نیاز ندارد، تسهیل میکند.
با این حال، پس از ثبت نام، کاربران می توانند با ایجاد نمایه Phaver مبتنی بر بلاک چین، کارکردهای روی زنجیره را ادغام کنند.
نمایه روی زنجیره به کاربران این امکان را می دهد که محتوای خود را در بلاک چین از طریق پروتکل Lens منتشر کنند و مالکیت کامل بر نمودار اجتماعی خود در سطح پروتکل داشته باشند.
نکته مهم این است که وقتی کاربران شروع به استفاده از Phaver می کنند، تشویق می شوند تا در مدیریت محتوا در پلتفرم شرکت کنند.
جایگزینی الگوریتمهای بدنام رسانههای اجتماعی با مدیریت انگیزشی کاربر به Phaver این امکان را میدهد که هم از کیفیت محتوایی که به کاربران ارائه میدهد اطمینان حاصل کند و هم به سازندگان و بینندگان محتوا فرصتی برای مشارکت در کسب درآمد بدهد.
تا به امروز، برنامه Phaver بیش از ۲۵۰۰۰۰ دانلود برنامه در سراسر Android و iOS با ۱۰۰۰۰۰ کاربر فعال ماهانه ایجاد کرده است و به طور پیوسته برای تمرکززدایی رسانه های اجتماعی در سطح جهانی تلاش می کند.
به لطف ادغام پروتکلهایی مانند Lens و CyberConnect، این برنامه اجتماعی غیرمتمرکز کنترل را به دست کاربران بازمیگرداند.
چالش های SocialFi
یک مانع مهم فرآیند سوار شدن است. آشنایی افراد با فناوری بلاک چین و ایجاد انگیزه در آنها برای گذار از پلتفرم های اجتماعی سنتی به غیرمتمرکز می تواند دلهره آور باشد. ساده کردن ورود به سیستم برای جذب یک پایگاه کاربر گسترده بسیار مهم است.
مقیاس پذیری کوه دیگری برای صعود است. با افزایش تعداد کاربران، اطمینان از سریع، کارآمد و مقرون به صرفه ماندن شبکه ضروری است.
راه حل هایی برای مقیاس سازی زیرساخت بدون به خطر انداختن تجربه کاربر یا تحمیل هزینه های گزاف باید شناسایی و اجرا شوند.
چشمانداز در حال تحول رسانههای اجتماعی، که توسط چارچوبهای نوآورانه SocialFi و برنامههایی مانند Phaver هدایت میشود، نویدبخش عصر جدیدی از تعاملات کاربر محور است.
و در حالی که مسیر پذیرش گسترده پرشیب است، وعده کنترل غیرمتمرکز و کسب درآمد، مسیری را برای اکوسیستم رسانههای اجتماعی فراگیرتر و شفافتر با تمرکز بر توانمندسازی کاربران هموار میکند.