همه افراد همیشه به دنبال حفظ سرمایه و کسب بازدهی مطلوب هستند و به همین دلیل از سرمایه گذاری استفاده میکنند. سرمایه گذاری روشهای مختلفی دارد که هر فردمیتواند با توجه به اهداف سرمایهگذاری خود، یک روش مناسب را انتخاب کند.
یکی از روشهای سرمایه گذاری، سرمایه گذاری در بورس است که این روش نیز همانند سایر روشها، ریسکهای مختص به خود را دارد. آشنایی با نحوه مدیریت ریسک، میتواند به افراد در حفظ اصل سرمایه و کسب بازدهی مطلوب کمک کند. برای آشنایی بیشتر با دو مفهوم مهم ریسک و بازده در سرمایه گذاری، به توضیح این دو مورد میپردازیم.
ریسک و بازده در سرمایه گذاری از عوامل مهم برای سرمایه گذاران است که باید مورد بررسی قرار گیرد و رابطه مستقیمی با هم دارند.
به مجموعه سود و زیانی که سرمایهگذار در یک دوره زمانی از سرمایهگذاری خود کسب میکند، بازده میگویند؛ بازده به دو دسته «بازده مورد انتظار» و «بازده واقعی» تقسیم میشود.
به مقدار سود و زیانی که سرمایهگذار در یک دوره زمانی به دست میآورد، بازده واقعی و به مقدار بازدهای که سرمایهگذار انتظار دارد در دوره سرمایهگذاری بدست آورد، بازده مورد انتظار میگویند.
به اختلاف بین بازدهی بدست آمده و بازدهی مورد انتظار، ریسک در سرمایه گذاری و به میزان سود و یا ضرر بدست آمده در یک سرمایهگذاری بازده میگویند. سرمایه گذاران با استفاده از ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد برای سرمایه گذاری خود تصمیم میگیرند.
ریسک مساعد و ریسک نامساعد
با یک مثال ریسک مساعد و نامساعد توضیح داده میشود، اگر انتظار ما از قیمت سهام شرکتی این باشد که در آینده ۲۰ درصد افزایش پیدا کند و در واقعیت این پیشبینی محقق شود، انحراف پیشبینی و ریسک آن ۰ است.
اما اگر در واقعیت سرمایهگذاری بازدهی بیشتری داشته باشد، ریسک پیشبینی مثبت و اگر بازدهی کمتری به دست آید، ریسک پیشبینی منفی میشود. میتوان به این صورت بیان کرد که به انحراف مثبت پیشبینی، ریسک مساعد و به انحراف منفی پیشبینی، ریسک نامساعد گفته میشود.
ریسکهای سیستماتیک و ریسکهای غیر سیستماتیک
به ریسکهایی مانند وقوع جنگ، تحریم، زلزله و حتی سیاستهای اقتصادی کشور مانند تورم و نرخ بهره و … ریسکهای سیستماتیک یا غیر قابل اجتناب میگویند. این نوع از ریسکها قابل پیشبینی و حذف نیستند و کل بازارها را تحت تاثیر قرار میدهند.
ریسکهای غیرسیستماتیک قابل کنترل هستند و به عنوان ریسکهای قابل اجتناب شناخته میشوند. عوامل درونی یک شرکت که بر روی قیمت سهام تاثیر میگذارد، در این دسته از انواع ریسک قرار میگیرد. با انجام تدابیری میتوان این نوع ریسک را مدیریت و کنترل کرد.
افراد از جنبهی میزان ریسکپذیری به سه دسته تقسیم میشوند. دسته اول افراد ریسکپذیر هستند که این افراد انتظار بازدهی بالایی دارند و به همین دلیل، معمولا سرمایهگذاری با ریسک بالا انجام میدهند.
دسته دوم افراد ریسکگریز هستند، این دسته از افراد تمایلی به پذیرش ریسک زیاد ندارند و به اندازه مشخصی از بازدهی قانع هستند. برای این دسته از افراد، بهترین روش سرمایهگذاری، استفاده از روشهای سرمایه گذاری با ریسک کم مانند سپرده بانکی و صندوقهای درآمد ثابت و … خواهد بود.
دسته آخر افراد بی تفاوت به ریسک هستند، این دسته از افراد بین دو دسته قبلی قرار میگیرند و به تناسب شرایط موجود، نسبت به پذیرش ریسک عکس العمل متفاوتی نشان میدهند.
مدیریت ریسک
ریسک سرمایهگذاری را میتوان با تدابیری مدیریت کرد که هر فرد باید مهارتهای لازم در این زمینه را کسب کند و با توجه به سطح ریسک پذیری و بازدهی مورد انتظار خود، یک راهکار مناسب را برای کنترل و مدیریت ریسک انتخاب کند.
از راهکارهایی که برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری بازار بورس استفاده میشود میتوان به تعیین حد سود و ضرر، بررسی میزان نقدشوندگی سهم مدنظر، ایجاد سبد سرمایهگذاری متنوع و استفاده از صندوقهای سرمایهگذاری اشاره کرد.
استفاده از این راهکارها باعث میشود که سرمایهگذاری موفقتری را تجربه کنید و احتمال ضرر و از دست دادن دارایی خود را به کمترین میزان ممکن برسانید.
انواع مختلف استراتژیهای مدیریت ریسک، چالشهای مختص به خود را دارند که افراد باید توجه لازم به این موارد را داشته باشند. افرادی که در این زمینه مهارت و تجربه کافی ندارند، میتوانند از تجربه مشاوران سرمایه گذاری استفاده کنند تا ریسکهای قابل کنترل را مدیریت کنند و درنتیجه به عملکرد مطلوبتری دست یابند.