دومین فیلم امیرعباس ربیعی در امتداد اولین فیلم او یعنی «لباس شخصی» است که در راستای دغدغههای تاریخی سیاسی این فیلمساز قابل تحلیل است. اکران آنلاین فیلم ضد ، یک تریلر سیاسی است که در عین حال یک روایت عاشقانه میان شخصیت اصلی و نامزدش را پیش میبرد، از همین رو با یک فضای تلطیف شده عاشقانه در مقابل یک داستان خشن سیاسی روبرو هستیم.
اصولا پرداخت اتفاقات سیاسی، موضوعی است که شاید برای تماشاگر عام جالب و جذاب نباشد از این رو سازندگان «ضد» با تیزهوشی، بستر سیاسی فیلم را در میان یک داستان عاشقانه روایت کردند که از همان ابتدا تماشاگر فضای سیاسی و خشک فیلم را پس نزند، از همین رو از سکانس ابتدایی فیلم با ماجرای عاشقانه سعید و بیتا همراه میشویم و در ادامه قرار است تداخل و چالش عشق و سیاست، عقل و احساس و زندگی و ایدئولوژی را شاهد باشیم که از مضامین اصلی فیلم «ضد» به عنوان یک عاشقانه سیاسی بوده است.
تاریخ معاصر ایران یکی از مهمترین و بهترین ایدهها و فضاها برای سینماییشدن سوژههای تاریخی به شمار میرود، حجم زیاد رخدادها و بحث آگاهیرسانی به خصوص برای نسلهای جوانتر مساله اصلی ساخت فیلم در این برهه زمانی محسوب میشود که سازندگان «ضد»، بیگمان به آن فکر کردند و سعی کردند در خلال قصه عاشقانه خود به آن بپردازند. بحثی که نه فقط مطرحکردن آن بلکه نوع پرداخت چنین موضوعاتی بسیار حایز اهمیت است و میتواند در همان ابتدا باعث همراهی یا پس زدن تماشاگر شود.
تصویر منافقین و شمایل شخصی و شغلی اعضای این گروهک، یکی از اهداف فیلم «ضد» بوده که به نظر میرسد تا حد زیادی این مهم، محقق شده است. تماشاگر در خلال روابط بین شخصیتها و نمایش اتفاقات میتواند نحوه معاشرت، ایدئولوژی و کنشمندی اعضای منافقین را مشاهده کند و این اتفاق مهمی است که در فیلم «ضد» به وقوع پیوسته است. ربیعی تمام تلاش خود را کرده که محتوای سیاسی و تارگت ایدئولوژیک خود را در خلال روایت داستان دراماتیزه کند و از شعاری و گلدرشت بودن پرهیز نماید. این هدف مهم تا حدزیادی در «ضد» محقق شده است.
طرفداران تریلرهای سیاسی تاریخ معاصر ایران بیش از هر فردی، محمد حسین مهدویان را برای فیلم سینمایی «ماجرای نیمروز» به یاد میآورند و «ضد» ساخته امیرعباس ربیعی نیز در امتداد همان جریان سیاسی مخالف منافقین و احیای تاریخ معاصر ایران ساخته و به تصویر درآمده است. تمایزاتی میان «ضد» و «ماجرای نیمروز» وجود دارد اما تشابه فضای دهه ۶۰ و موضوع منافقین باعث مقایسه و تداعی این دو فیلم کنار هم میشود.
طراحی صحنه و لباس از مهمترین امتیازات فیلم «ضد» محسوب میشود به نحوی که به طرز باورپذیری تداعیگر دهه ۶۰ و آدمها و اتفاقات آن زمان بوده است. محمدرضا شجاعی سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه و لباس را برای این فیلم در جشنواره چهلم فیلم فجر از هیات داوران دریافت کرد و به نظر میرسد این طراحی سهم زیادی در همراه کردن مخاطب و فضاسازی داستان نزدیک به ۲ ساعت زمان فیلم داشته است.
«ضد» در معنای لغوی و مفهومی میتواند دو محتوای جالب را در ذهن متبادر کند: نخست اینکه «ضد» ، داستان یک ضدقهرمان است که معمولا کمتر در سینمای ایران از این زاویه دید معرفی و تبیین شده است و بیشتر داستان رشادت قهرمانهای جنگی است که محل داستانگویی فیلمسازان میشود، در فیلمهای مهدویان نیز راوی و زاویه دید فیلم طیف موافق و حامی جمهوری اسلامی است که در فیلم «ضد» ، زاویه دید یک منافق در نظر گرفته شده است. از سوی دیگر و به استناد داستان دوخطی فیلم، ضد در معنای ضدیت با کلیتی است که در آن درحال فعالیت و زیست بوده و به جنبه جاسوسی و منافق بودن کاراکتر سعید با بازی «مهدی نصرتی» اشاره دارد.
بازیها در فیلم «ضد» از دیگر نقاط مهم و قابل تحلیل فیلم به شمار میروند چرا که فیلم چند شخصیت اصلی دارد که بار اصلی داستان بر روی آنها متمرکز شده و تماشاگر قرار است با آنها همراه شود. زوج لیلا زارع و مهدی نصرتی، زوج عاشقانه فیلم هستند که قرار است فضای رمانتیک فیلم را شکل داده و قصه عاشقانه بیتا و سعید را پیش ببرند. مهدی نصرتی در جشنواره چهلم فیلم فجر برای این فیلم نامزد بهترین بازیگر نقش اول مرد شد اما موفق به دریافت سیمرغ نشد. در مقابل فضای عاطفی، زوج مقابل مهدی نصرتی در گروهک منافقین «نادر سلیمانی» است که شاهد یکی از متفاوتترین حضورهای سینمایی سلیمانی در این فیلم هستیم تا جاییکه هیات داوران جشنواره فیلم فجر نیز مجاب شد تا جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل را به خاطر حضور متفاوت و نقشآفرینی باکیفیت به نادر سلیمانی اهدا کند. «لیندا کیانی» در نقشی پرچالش به عنوان بازیگر زن مکمل در جشنواره نامزد شد اما جایزه نگرفت اما یکی از حسیترین نقشهای کارنامه بازیگری خود را در فیلم «ضد» ایفا کرد.
محمدرضا کلاهی و شهید محمد بهشتی دو تن از چهرههای بودند که در فیلم «ضد» به طور واقعی پرداخت شدند و کاراکتر حقیقی آنها به تماشاگر نشان داده شد. هر دوی این نقشها در بخش انتهایی فیلم و لحظات مربوط به انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی مشخص و معرفی شدند. در زمان نمایش فیلم انتقاداتی به نحوه حضور شهید بهشتی در فیلم وارد شد اما همچنان گریم و شمایل بهشتی در فیلم به یکی از ماندگاترین تصاویر شخصیتهای سیاسی معاصر در سینمای ایران تبدیل شده است.
«ضد» را باید جزو آثار استراتژیک سینمای ایران به شمار آورد. سینمای استراتژیک در سالهای اخیر و با حمایت ارگانها و نهادهای دولتی توانسته رشد چشمگیری پیدا کند. سینمایی که در همه کشورهای دنیا وجود دارد و از سوی مراکز دولتی و حاکمیتی حمایت میشود. مساله اصلی سینمای استراتژیک در ایران و همه دنیا این است که در مرز میان مردم و سفارشیشدن پیش میرود و تمهید سازندگان برای دراماتیزهکردن و سفارشینشدن این گونه آثار مهمترین تصمیمی است که باعث دیدهشدن و نشدن، سفارشیشدن و نشدن و در مجموع ماندگاری و عدمماندگاری فیلمها میشود.