ارزهای دیجیتالاخبار ارز دیجیتال

تاثیرگذاری طرح صیانت از کاربران فضای مجازی بر فعالیت ایرانیان در بازار رمزارزها

طرح ”حمایت از حقوق کاربران و خدمات پایه کاربردی فضای مجازی” اولین بار در مرداد ماه سال گذشته توسط ۳۹ تن از نمایندگان مجلس به منظور بررسی در صحن علنی مجلس عنوان شد. نام این طرح، صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی و ساماندهی پیام‌رسان‌های اجتماعی بود.

این طرح در پیش نویسی که در تیرماه ۱۴۰۰ از طرف مرکز پژوهش‌های مجلس ارائه شد به طرح حمایت از حقوق کاربران و خدمات پایه کاربردی فضای مجازی تغییر نام داد. همچنین طرح جدید، کاملتر و دقیقتر از طرح قبلی بود. نکته قابل توجه این است که برای این قانون پیش نویس‌های زیادی مطرح شده که آخرین نسخه آن طرح حمایت از حقوق کاربران و خدمات پایه کاربردی فضای مجازی است.

 در نهایت در تیرماه امسال، این طرح که در ادبیات عامه به طرح صیانت شهرت یافته، به صحن علنی مجلس راه یافت. ۱۲۱ نفر نمایندگان در مواجهه با این طرح تصمیم گرفتند براساس اصل ۸۵ قانون اساسی به جای بررسی آن در صحن علنی مجلس، آن را به کمیسیون‌ها ارجاع دهند. سرانجام بررسی این طرح از صحن علنی مجلس خارج و به کمیسیون‌ها واگذار شده است.

تاکنون (مرداد ماه ۱۴۰۰) هیچ طرحی تصویب نشده است. صرفا مجلس به دنبال قانونمند کردن فعالیت افراد و کسب و کارها در فضای وب است. برای این کار، پیش نویسی ارائه شده که کمیسیون تخصصی مجلس باید آن را بررسی کرده و به شورای نگهبان ارسال کند.

طرح حمایت از حقوق کاربران فضای مجازی چیست؟

به طور کلی هدف طرح صیانت آن است که همه کاربران باید از پلتفرم ایرانی استفاده کنند و دیتا نباید از کشور خارج شود و یا ما باید مرزبانی دیجیتال داشته باشیم. طرحی که به‌عنوان صیانت از خدمات پایه کاربردی مطرح شده است شش فصل با سی و هفت ماده دارد. در فصل اول تعاریف قانونی ارائه شده مثل تمام قوانین که تعاریف دارند؛ مانند اینکه خدمات پایه کاربردی چیست.

در فصل دوم که فصل مهمی نیز است بحث ایجاد کمیسیونی طرح شده که البته مبحث جدیدی نیست. می‌توان گفت همان کمیسیون عالی تنظیم مقررات مرکز ملی فضای مجازی است که ترکیب و وظایف آن تغییر داده شده است. در این طرح این کمیسیون تقریباً در بحث تنظیم مقررات فضای مجازی همه کاره تعریف شده. مثلاً در یکی از مواد بیست و سه شرح وظیفه برای کمیسیون مذکور تعیین شده که اختیار تام به آن می‌دهد تا در هر موردی قانونگذاری کند از جمله موضوع فیلترینگ، پهنای باند یا نحوه فعالیت پلتفرم ها. در فصل سه، چهار و پنج شرح وظایف همین پلتفرم‌ها آورده شده است. محدودیت ها و الزاماتی که باید رعایت کنند.

در فصل شش و آخر هم ضمانت اجرا و مجازات‌ها  برای عدم رعایت قانون تعیین شده است. فصل شش، ده یا یازده ماده دارد که مشخص می کند که اگر پلتفرم‌ها قوانین را رعایت نکنند پهنای باند آنها محدود خواهد شد و با محدودیت پهنای باند کاربر نمی‌تواند پلتفرم را باز کند که این به نوعی فیلترینگ محسوب می‌شود. آن چیزی که غیر قابل انکار است وجود چندین میلیون کسب و کار بر مبنای فضای مجازی در کشور است و کاربران فضای مجازی نگران آن هستند که این بستر از بین برود. به‌طور مشخص بر اساس آماری که وجود دارد چهل درصد از ترافیک اینترنتی که در ایران مصرف می‌شود مربوط به اینستاگرام است.

بخش‌هایی از طرح صیانت فضای مجازی که به بازار رمز ارزها ارتباط دارد

در طرح قدیمی، همان طرح صیانت از حقوق کاربران، ماده ۱۲، تبصره ۲ مستقیما به رمز ارزها اشاره شده است:

استفاده و عرضه «رمز ارز» توسط پیامرسان‌های خارجی در داخل کشور ممنوع بوده و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات مکلف است بلافاصله نسبت به مسدودسازی موقت آن پیام رسان‌های خارجی اقدام نماید. استفاده و عرضه «رمزارز» در پیام رسان‌های داخلی مستلزم دریافت مجوز و اعلام از سوی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران براساس سیاست‌های شورای پول و اعتبار بوده و درصورت استفاده از «رمزارز» در پیام رسان‌های خارجی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات موظف است پس از تصویب در کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه، نسبت به مسدودسازی آن پیام رسان خارجی اقدام نماید.

همچنین در ماده ۱۹ این طرح پیشنهادی آمده است:

هر شخصی مبادرت به عرضه، خرید و فروش رمز ارز بدون مجوز بانک مرکزی نماید حسب مورد به مجازات‌های مقرر در قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز محکوم می‌شود.

هرچند این پیش نویس کنار گذاشته شده و پیش نویس دیگری جایگزین آن شده، اما این دو ماده نشان دهنده نحوه برخورد قانون گذاران کشور با موضوع رمز ارزها است.

از آنجا که در طرح جدید، هیچ اسمی از رمز ارزها نیامده است، در نتیجه ما با استفاده از متن پیش نویس این طرح، فعالیت‌های مختلفی که در حوزه رمز ارزهای ایران انجام می‌شود را بررسی خواهیم کرد. هرچند این پیش نویس ممکن است به کلی تغییر کند، با این حال ما به جز این سند، مدرک معتبر دیگری برای ارزیابی این طرح نداریم.

کدام سرویس در حوزه رمز ارزها، خدمات پایه کاربردی است؟

مسئله اصلی این قانون، تنظیم گری در بخش خدمات پایه کاربردی است. طبق این طرح، خدمات پایه کاربردی به خدماتی اطلاق می‌شود که به بخش غیرقابل اجتناب از فضای مجازی تبدیل شده و دارای جنبه راهبردی یا مخاطب داخلی بالایی هستند.

طبق تعریف شورای عالی فضای مجازی، مصادیق خدمات پایه کاربردی شامل، پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی، مدیریت هویت معتبر، خدمات نام و نشان گذاری، خدمات پایه مکانی و نقشه و خدمات میزبانی داده است.

به طور کلی برخی از خدمات مانند مرورگرها، موتورهای جستجو، مدیریت میزبانی داده و … که بخش جدایی ناپذیر از دنیای وب هستند + کلیه خدماتی که مخاطب بالایی دارند، به عنوان خدمات پایه کاربری تعریف خواهند شد.

طبق این طرح، تمامی خدمات پایه کاربردی باید در درگاه خدمات پایه ثبت نام کرده و برای انجام فعالیت خود مجوز دریافت کنند. عرضه و فعالیت خدمات پایه کاربردی خارجی مستلزم معرفی نماینده قانونی در ایران هستند.

رمزارزها در ایران

رسانه‌های فعال در حوزه رمز ارزها

ابتدا به سراغ رسانه‌های فعال در فضای مجازی در حوزه رمز ارزها در کشورمان می‌رویم. میهن بلاکچین، ارز دیجیتال، کوین ایران و بسیاری از رسانه‌های دیگر به هدف رشد دانش کشور در حوزه رمز ارزها فعالیت دارند. مطابق ماده اول، این رسانه‌ها، خدمات پایه کاربردی به شمار نمی‌آیند.

در این طرح، برای تعریف خدمات پایه کاربردی، داشتن مخاطب داخلی بالا عنوان شده است. که در این بخش دقیقا مشخص نیست که آیا این رسانه‌ها شامل خدمات پایه کاربردی خواهند شد؟ با این حال در صورتی که سایر بخش‌ها تحت تاثیر قرار گیرند و کاربران ایرانی از این حوزه خارج شوند، طبیعتا کاربران رسانه‌های فعال در حوزه رمز ارزها نیز کاهش می‌یابد.

شبکه‌های اجتماعی و پیام رسان‌ها

در مورد شبکه‌های اجتماعی و پیام رسان‌ها متن این طرح کاملا شفاف بیان کرده که این سرویس‌ها جزو خدمات پایه کاربردی به شمار می‌آیند. به همین دلیل تمامی این سرویس‌ها، ۴ ماه بعد از تصویب این قانون باید در درگاه خدمات پایه ثبت نام کنند. در حوزه رمز ارزها تمامی افراد عموما از تلگرام و توییتر استفاده می‌کنند. این دو سرویس باید تا ۴ ماه بعد از تصویب قانون، در ایران ثبت قانونی شوند که با توجه به تحریم‌ها و محدودیت‌هایی که همه از آن خبر داریم، ثبت قانونی این پلتفرم ها در ایران، کاری دشوار به نظر می‌رسد.

در صورتی که این پلتفرم‌ها در مدت ۴ ماه اقدام به ثبت نام نکنند، وزارت ارتباطات موظف است تا در مدت یک سال زیرساخت‌های لازم برای ایجاد رقبای داخلی این پلتفرم‌ها ایجاد کند. در نتیجه به نظر می‌رسد این بخش از فعالیت افراد در حوزه رمز ارزها دچار مشکل خواهد شد.

بسیاری از فعالین حوزه رمز ارزها در کشور از تلگرام به منظور دسترسی به رسانه‌های داخلی، کانال‌ها و گروه‌های مفید در زمینه رمز ارزها و همچنین مطالعه آخرین اخبار پروژه‌ها، مخصوصا پروژه‌های حوزه دیفای، استفاده می‌کنند. مرجع بعدی ما، حساب توییتری پروژه‌ها و افراد متخصص این حوزه است. باید دقت کرد که در صورت تصویب این قانون ما شاهد مسدودسازی این پلتفرم‌ها نخواهیم بود که با استفاده از VPN به آن‌ها دسترسی پیدا کنیم. بلکه دسترسی به آن‌ها محدود خواهد شد (پهنای باند آتقدر کاهش می‌یابد که به دلیل کاهش سرعت انتقال داده، امکان استفاده از آن وجود ندارد).

مرکز پژوهش‌های مجلس در پاسخ به این سؤال که آیا با تصویب این طرح واتس‌اپ، اینستاگرام، گوگل و سایت‌های پرمراجعه خارجی که توسط کسب‌وکارها مورد استفاده قرار می‌گیرد، فیلتر خواهد شد، گفته است:

خیر هیچ‌کدام فیلتر نمی‌شوند، چون هیچ نمونه جایگزینی ندارد. همچنین برای بازاریابی بین‌المللی و جهانی‌سازی محتواهای فاخر ایرانی به استفاده از این سرویس‌ها نیاز داریم.

طرح صیانت و تاثیر آن بر صرافی‌های متمرکز و غیرمتمرکز خارجی

 طبق داده های موجود، حدود ۱۲ میلیون ایرانی در حوزه کریپتوکارنسی‌ها فعالیت می‌کنند. این افراد از صرافی‌های متمرکز و غیرمتمرکز برای خرید و فروش دارایی خود استفاده می‌کنند. در مورد صرافی‌های غیرمتمرکز به نظر نمی‌رسد مانعی ایجاد شود. زیرا از طرفی این خدمات، خدمات پایه کاربردی به شمار نمی‌رود و همچنین کاربران زیادی ندارد. مهمترین از همه، این خدمات مشابه داخلی ندارند. مرکز پژوهش‌های مجلس اعلام کرده که خدماتی که مشابه داخلی ندارند، شامل این قانون نخواهند بود.

اما در مورد صرافی‌های متمرکز خارجی به این صراحت نمی‌توان گفت. اولا طبق ماده ۱۸ این قانون، ارائه هرگونه خدمات پرداخت برای سرویس‌های فاقد مجوز، ممنوع است. همچنین در این ماده صراحتا نوشته شده که ارائه خدمات پرداخت در خدمات پایه کاربردی خارجی، نیاز به اخذ مجوز و همچنین تایید کمیسیون است.

در حال حاضر صرافی‌های متمرکز خارجی به دلیل تحریم‌های وزارت بازرگانی و خزانه داری امریکا به کاربران ایرانی خود هیچ سرویسی ارائه نمی‌دهد. بلکه ما ایرانیان مجبور بودیم از صرافی‌هایی که احراز هویت در آن‌ها اختیاری است استفاده کنیم. در واقع تمام صرافی‌های متمرکز خارجی، حتی در زمان ارائه خدمات به ایرانیان آن را علنی نمی‌کنند. اکنون، مطابق این قانون این صرافی‌ها باید رسما در ایران ثبت قانونی شوند! طبیعتا هیچ صرافی این کار را نخواهد کرد. لذا با تصویب این قانون، دسترسی ما به صرافی‌ها از داخل کشور قطع خواهد شد و مانند گذشته استفاده از VPN کاربردی برای ما نخواهد داشت.

آیا با اجرای طرح صیانت فضای مجازی، صرافی‌های رمز ارز داخلی مسدود خواهد شد؟

در مورد صرافی‌های داخلی نیز محدودیت‌هایی ایجاد خواهد شد. این صرافی‌ها طبق ماده ۱۸ این قانون، برای ارائه خدمات پرداخت باید مجوز دریافت کنند. بانک مرکزی مسئول نظارت بر حسن اجرای این ماده است. در نتیجه تمامی حواشی ایجاد شده در فروردین ۱۴۰۰ و مسدودسازی صرافی‌های داخلی مجددا به راه خواهد افتاد. صرافی‌ها طبق این قانون باید از بانک مرکزی مجوز دریافت کنند و بانک مرکزی به دلیل خیره این دارایی‌های در شبکه بلاکچین قادر به اخذ پشتوانه ارائه خدمات مالی از صرافی‌ها نیست و مشکلات صرافی‌ها مجددا آغاز خواهد شد. مجددا تاکید می‌کنیم که به دلیل عدم شفافیت نمایندگان مجلس در مورد این طرح و مصادیق مواد آن، ما صرفا تحلیل خود را ارائه می‌دهیم که ممکن است در آینده مخالف آن تصویب و اجرا شود.

طرح صیانت و استفاده از کیف پول‌های ارز دیجیتال

کیف پول‌های ارز دیجیتال صرفا رابطی میان کاربران و شبکه‌های بلاکچین هستند. این کیف پول‌ها صرفا محلی برای ذخیره کلید خصوصی و عمومی کاربران است. آیا این سرویس خدمت پایه کاربردی به شماره خواهد آمد؟ پاسخ به این سوال واقعا مشکل است. از طرفی می‌توان آن را مشمول ماده ۱۸ این طرح قرار داد اما از طرفی هیچ نمونه مشابه داخلی برای این سرویس وجود ندارد. در نتیجه نمی‌توان در مورد آن اظهار نظر کرد.

اما پیشنهاد می‌کنیم حتما از کیف پول‌هایی استفاده کنید که کلید خصوصی را در اختیار شما قرار می‌دهند. به هیچ عنوان از صرافی‌ها برای ذخیره دارایی دیجیتال خود استفاده نکنید. حتی اگر ایران تمام کیف پول‌ها را مسدود کند، بازهم دارایی شما محفوظ بوده و از بین نخواهد رفت. این دارایی در شبکه بلاک چین ثبت خواهد شد که هیچ کشور و دولتی نمی‌تواند آن را مسدود کند.

در مورد کیف پول های سرد نیز مطابق ماده ۲۴ این طرح احتمالا واردات این دستگاه‌ها را با مشکل همراه خواهد کرد. اما اگر از این مورد چشم پوشی کنیم، کیف پول های سرد وهمچنین ساخت کیف پول آفلاین نیازی به اینترنت نداشته و در صورت تصویب این طرح و مسدودسازی اینترنت، در استفاده از کیف پول های سرد و آفلاین مشکلی بوجود نخواهد آمد. در زمان دریافت رمز ارزها نیازی به اینترنت نبوده و می‌توان از آنها استفاده کرد. برای فروش آنها نیز می‌توانیم از صرافی‌های داخلی استفاده کنیم.

قانون صیانت از کاربران چه تاثیری بر کار ماینرهای رمزارزها دارد؟

ماینرهای ایرانی مدت‌هاست که مورد بی مهری قانون‌گذاران قرار گرفته‌اند. تا پیش از این، واردات تجهیزات ماینینگ در ایران با دشواری‌های فراوانی همراه بود. قطعی برق در کشور نیز مستقیما بر کار ماینرها تاثیر گذاشت و حداقل تا شهریور ماه ۱۴۰۰ ماینرهای مجاز نیزاجازه استخراج رمز ارز را ندارند. حالا این طرح صیانت از کاربران فضای مجازی نیز دردی بر دردهای ماینرهای ایرانی شده است. ماده ۲۴ این قانون به نظر می‌رسد روی کار ماینرها تاثیر خواهد گذاشت. مطابق این ماده، عوارض ورودی تجهیزات الکترونیکی هوشمندی که خدمات پایه کاربردی خارجی فاقد مجوز را ارائه دهند، تا ۳۵ درصد افزایش خواهد یافت.

از طرفی این ماینرها برای انجام کار خود باید به استخرهای استخراج در خارج کشور متصل شوند. در صورتی که ارتباط این افراد با این استخرها قطع شود، به کلی کسب و کار ماینرها نابود خواهد شد. این بخش، ارزآوری بالایی برای ایران دارد و ای کاش با دقت بیشتری در این حوزه تصمیم گیری شود.

رمزارزها در ایران

در صورت تصویب طرح صیانت فضای مجازی، تکلیف ما چیست؟

بدون شک این سوال، یکی از مهمترین پرسش‌های ما ایرانیان در این روزهاست. ما به اندازه کافی موضوعاتی برای نگرانی و استرس داریم که طرحی که هنوز تصویب نشده، جایی در میان آن‌ها نداشته باشد… . آخرین اخباری که پیرامون این طرح مطرح شده این است که تا استقرار کامل دولت جدید و معرفی وزرای جدید که باید در این کمیسیون حضور پیدا کنند، این طرح بررسی نخواهد شد. پس از آن، این طرح به شورای نگهبان ارسال خواهد شد. از آن‌جا که سر و سامان بخشیدن به فضای مجازی، سال‌هاست خواسته نظام است، بعید به نظر می‌رسد که شورای نگهبان این طرح را رد کند. پس از تایید شورای نگهبان، این طرح برای اجرای آزمایشی ابلاغ خواهد شد. مشخصا مرکز پژوهش‌های مجلس نیز تاثیر این قوانین بر بازار رمز ارزها و فعالان این حوزه در ایران را نمی‌دانند.

در این زمینه تحلیل محمدرضا شعبانعلی را می‌خوانیم:

بر پایه‌ی این مفروضاتی که من دارم، پنج سناریو برای آینده قابل‌تصوره.

  • سناریوی اول: این طرح، به شکل تمام و کمال اجرا می‌شه و اینترنت کشور به کلی از جهان قطع میشه و ما به چیزی شبیه کره شمالی تبدیل می‌شیم.
  • سناریوی دوم: این طرح تا حد خیلی خوبی (اما نه کامل) اجرا می‌شه. ما به چیزی شبیه چین یا روسیه تبدیل می‌شیم. چین هم دسترسی به پلتفرم‌های خارجی رو قطع کرده. اما مردم چین از جهان بی‌خبر نیستند و ما هم از مردم چین بی‌خبر نیستیم. اما به مرور زمان، یک اکوسیستم داخلی شکل گرفته. مثلاً حتی منتقدان نظام حاکم بر چین، ناگزیر از وی‌چت و بایدو استفاده می‌کنن. چون بخش مهمی از تعاملات و تراکنش‌های روزانه‌شون بر پایه‌ی این پلتفرم و پتلفرم‌های مشابه شکل گرفته.
  • سناریوی سوم: این طرح نصفه-نیمه اجرا می‌شه. مثلاً اینستاگرام یا گوگل بسته می‌شه اما فیلترشکن‌ها هم‌چنان کار می‌کنن.
  • سناریوی چهارم: طرح در نقش شمشیر داموکلس عمل می‌کنه. ما قبلاً هم در مورد طرح‌هایی که از بالا اعلام یا اعمال شده چنین رفتاری رو دیده‌ایم. مثلاً ضرغامی در مصاحبه‌اش می‌گفت که تونسته در صحبت با رهبری، ایشون رو قانع کنه که جمع کردن دیش‌های ماهواره کار خوبی نیست و آزاردهنده است. بعد از اون، بنابر ادعای ضرغامی، رهبری دستور می‌دن که دیش‌ها جمع‌آوری نشه. اما نکته‌ی کلیدی این ماجرا رو نباید فراموش کنی: «داشتن دیش هم‌چنان غیرقانونیه. صرفاً بر اساس یک دستور، متوقف شده.» بنابراین هر لحظه هم دیش‌ها رو جمع کنن، ما تعجب نمی‌کنیم. چون براش آمادگی داریم. این شیوه‌ی «تحدید رسمی» و «تسهیل غیررسمی» در بسیاری از سیاست‌های کلان کشور ما وجود داره. بر اساس این سناریو، طرح تصویب میشه، اما پلتفرم‌ها سر جای خودشون هستن و دسترسی به جهان آزاد هم حفظ می‌شه. گاه و بی‌گاه هم حرف‌هایی در این زمینه در رسانه‌ها زده می‌شه. هر از چندگاهی هم اینترنت قطع و وصل می‌شه یا شاید پلتفرم‌ها از دسترس خارج بشن. به شکلی که ما بدونیم داریم کاری غیرقانونی می‌کنیم و این چیزی که داریم جزو «حقوق قانونی ما» نیست، اما به هر حال در دسترس هست.
  • سناریوی پنجم: این‌که طرح به کلی و برای همیشه متوقف می‌شه.

اگر از من بپرسی سناریوی پنجم به نظرم بیش از حد خوش‌بینانه است (البته امیدوارم حرف و ارزیابی من غلط باشه).

سناریوی اول به نظرم غیرواقع‌بینانه است. هم از این جهت که مطلوب مسئولین نیست و هم از این جهت که پیاده‌سازیش یک نظام بوروکراتیک قدرتمند می‌خواد. در مورد مطلوب نبودن، بررسی نظرات مسئولین کشور نشون میده که چین و روسیه رو به عنوان الگوهای مدیریتی می‌پسندند. اما کمتر به کره‌ی شمالی اشاره یا توجه می‌کنند. در مورد ضعف نظام بروکراتیک هم، ذکر یک خاطره خالی از لطف نیست. یه زمانی یکی از مسئولین در دولت خاتمی گفته بود: «اگر ما ایران رو به دو دسته تقسیم کنیم و از این هفتاد میلیون نفر، سی‌و‌پنج میلیون نفر رو به عنوان ناظر برای سی‌و‌پنج میلیون نفر دیگه در نظر بگیریم،‌ دو به دو با هم تبانی می‌کنن و قانون رو می‌شکنن!» حالا بخشی از این رفتار، احتمالاً ویژگی فرهنگیه و بخش دیگه‌ای رو هم به هر حال از مدیران‌مون در همین نظام بروکراتیک یاد گرفتیم.

از بین سناریوهای دوم و سوم و چهارم، الان نظری ندارم که کدوم اجرا می‌شه.

حتی فکر می‌کنم در لایه‌ی ارشد تصمیم‌گیران کشور هم کسی نمی‌دونه کدوم قراره اجرا بشه. اساساً مفهوم «اجرای آزمایشی» به همین نکته اشاره داره. جلو می‌رن ببینن کدوم سناریو بهتر جواب میده و با تحلیل هزینه و منفعت، در نهایت مسیری رو انتخاب کنند که بشه سیاست‌های تصمیم‌گیران ارشد با هزینه‌ی کمتری اعمال بشه.

اما یه نکته‌ی مهم رو باید یادمون باشه.

هیچ‌یک از این اتفاقاتی که الان داره میفته، یک‌شبه شکل نگرفته‌ان. این‌ها همه حاصل یه سری روند هستن. ما ارتباط سازنده‌مون رو با بخش بزرگی از جهان قطع یا محدود کردیم و به این ترتیب، زیرساخت‌های کشور (از آب و برق تا زیرساخت‌های تولیدی و مدیریتی) فرسوده شدند. فرسودگی بسیار تدریجی بوده و کمتر به چشم اومده. اما کسانی که در صنعت کار کرده‌اند، از نزدیک شاهد این روند تدریجی بوده‌اند. همین فرسودگی، کم‌کم اعتراض‌ها رو ایجاد کرد و عده‌ای از مسئولین الان به فکر افتاده‌اند که محدود کردن یا مدیریت کردن ارتباط، می‌تونه به محدود کردن و مدیریت کردن اعتراضات کمک کنه. در واقع ده یا بیست سال پیش هم می‌شد حدس زد که این فرسایش کلی که در سطح زیربنایی کشور شکل گرفته،‌ روزی ما رو به این نقطه می‌رسونه.

از طرف دیگه، محدود شدن ارتباط اقتصادی ما با شبکه‌ی مالی جهانی باعث شد که نقش‌مون در اقتصاد جهان کمرنگ بشه (ما بیشتر تأمین‌کننده‌ی مواد اولیه‌ی جهان هستیم و نه یک Node قدرتمند در شبکه‌ی بزرگ اقتصاد جهان). مثلاً به نقش ایرانی‌ها در اینستاگرام فکر کن. آیا ما می‌تونیم به اینستاگرام پول بدیم برای تبلیغ؟ نه. چون به دنیا وصل نیستیم. ما درآمدی برای اینستاگرام ایجاد نمی‌کنیم. ما فقط سرباریم. ما «اضافه» هستیم. فقط فشار هستیم روی سرورهاشون. با این همه لایو و استوری و پست و حرف‌های اضافه که می‌زنیم، بدون این‌که درآمدی ایجاد کنیم. فقط خودمون بین هم پول رد و بدل می‌کنیم و یک اقتصاد داخلی بزرگ ایجاد کردیم با خرج اینستاگرام و به حساب زاکربرگ. وضع‌مون با گوگل هم همینه. با بقیه‌ی پلتفرم‌ها هم همینه. وقتی پول نمی‌دی و سهمی از درآمد این پلتفرم‌ها از طریق ما تأمین نمی‌شه، طبیعتاً اهمیت چندانی هم نداریم. ما حتی به اندازه‌ی بلیط هواپیمای یه کارشناس که از گوگل یا فیسبوک بیاد ایران و آقای آقاطهرانی با ژست بهش بگه: «نه! به شما دفتر نمی‌دیم» ارزش اقتصادی نداریم. تلخه اما واقعیه.

شبیه این اتفاق در مورد برجام هم افتاد. مدام گفتیم ما یه بازار اقتصادی بزرگ هستیم. اما چون در فرصت کوتاهی که شکل گرفت و پنجره‌ای که باز شده بود،‌ تعامل اقتصادی جدی با کشورهای دنیا ایجاد نکردیم، ترامپ تقریباً بدون این‌که هزینه‌ای برای آمریکا ایجاد بشه (یا با هزینه‌ی کم) از برجام خارج شد.

به نظرم، چه من و تو و چه مسئولین، تا زمانی که ارزیابی درست و واقع‌بینانه‌ای از نقش‌ و جایگاه‌مون در اقتصاد جهان نداشته باشیم، تا زمانی که از جایگاه «معترض» به جایگاه «همکار» تغییر وضعیت ندیم،‌ نمی‌تونیم وضعیت فعلی رو درک و تحلیل کنیم و طبیعتاً از ساختن آینده‌ای بهتر هم ناتوان خواهیم بود.

منبع:

مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی
میهن بلاکچین

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا