بورساخبار بورس و اقتصاد

صف های فروش و برنده و بازندگان آن

بازار سرمایه در چند روز گذشته شاهد ریزشی تاریخی بود. برخی نمادها تا ۵۰ درصد قیمتشان اصلاح داشتند و این یعنی سرمایه بسیاری از افراد در مدت زمان کوتاهی به نصف تنزل یافت. همین امر سبب شد تا عده ای از سهامداران جهت حفظ سرمایه خود, در اوج ریزش بازار نیز در صف فروش بمانند. برخی نسبت به این رفتار تازه واردان بورس گلایه و اعتراض کردند. از دیگر سو اما عده ای فروش سهام در مواقع ضرر و حفظ سود را حق طبیعی سهامداران می دانند.

عقلانیت یا هیجان؟

رفتار عقلایی؛ این واژه‌ای است که در بسیاری از متون اقتصادی تبیین و تعریف شده است. این واژه به آن معناست که هر انسانی در جریان تعامل اقتصادی خود با محیط و انتخاب کالاها و خدمات یا هر آنچه با پول قابل معاوضه است مانند سایر دارایی‌ها نظیر سهام صورتی از عقلانیت را به خرج می‌دهد که در آن خدشه‌ای از کج‌رفتاری و احساسات‌زدگی وجود ندارد. با این حال آنچه در عمل اثبات شده حکایت از آن دارد که انسان اقتصادی به‌عنوان انتخاب‌کننده میان مجموعه‌ای از کالاها و خدمات که مطلوبیت‌های متفاوتی را برای او حاصل می‌کند همواره به گونه‌ای عمل کرده که حداقل بخشی از انتخاب‌های او اسیر احساس هیجان یا حتی نابخردی بوده است.

این نابخردی اگر‌چه در بسیاری از زمینه‌ها حین وقوع قابل بحث و بررسی است با این حال در برخی از موارد نیز آن‌چنان که در ابتدا به نظر می‌رسد واضح نمی‌نماید. چند وقتی است که بازار سهام درگیر فروش‌های هیجانی شده و بسیاری از تحلیلگران با توجه به اینکه روند کلی بازار سرمایه در طول سال‌های گذشته به لطف کاهش ارزش پول ملی صعودی بوده است مردم را از فروش سهام خود منع می‌کنند. این کارشناسان در سخنان خود به میزان فروش سهام اشاره می‌کنند و تغییر برخی از قیمت‌ها در بازارهای جهانی را دلیلی برای ارزندگی سهام می‌دانند. از طرفی با اشاره به این نکته که نقدینگی وارد شده در ماه‌های ابتدایی سال و تا نیمه مرداد سبب شده تا بسیاری از فعالان تازه‌وارد به بازار سرمایه از تجربه کافی برخوردار نباشند فروش آنها را ناشی از نبود درک صحیح از شرایط بازار و ساز و کار آن می‌دانند. با این حال آنچه به نظر می‌رسد فراموشی این نکته است که هرکدام از فعالان بازار این حق را دارند تا با توجه به صلاحدید خود، تغییرات لازم را در ترکیب دارایی‌های خود اعمال کنند و اگر نیاز بود به شناسایی سود یا زیان بپردازند. هنوز این دسته از فعالان بازار که در چند روز گذشته به محکوم کردن فروشندگان پرداختند مشخص نکرده‌اند که چرا در منفی‌های اندک بازار همین افراد از لزوم شناسایی سود صحبت می‌کنند و کاهش‌های کوچک را این گونه توجیه می‌کنند اما با افزایش فشار فروش بخش بزرگی از بازار سرمایه به بی‌خردی محکوم می‌شود.

هر کسی از ظن خود می‌فروشد

نگاهی به تغییرات بازده سرمایه در بورس و فرابورس حکایت از آن دارد که رشد تند و تیز قیمت‌ها در پنج ماه نخست سال جاری سبب شده تا بسیاری از سرمایه‌گذاران در مقایسه با مختصات اقتصاد ایران، شرایط اقتصادی و روند بازارهای موازی سودهای هنگفت کسب کنند. این در حالی است که طی این مدت بازارهایی نظیر ارز‌، طلا و سکه نسبت به بورس بازده چندانی نداشتند و همین امر سبب شده بود تا سهولت معاملات در کنار عدم نیاز به ثروت بالا شرایط را برای رونق بازار سرمایه فراهم کند. این رویکرد موجب شد تا به فراخور شرایط بازار سرمایه عده‌ای که در طول این دوسال گذشته صبر پیشه کرده بودند بازدهی دور از انتظار کسب کنند؛ بازدهی که حالا در برخی موارد از هزار درصد فراتر رفته و حتی تغییر رویکرد برای دارندگان سهام را منطقی می‌نماید.

بررسی کلی از قیمت سهام طی روزهای گذشته به خوبی نشان می‌دهد که افت شاخص کل بورس از سقف ۲ میلیون و ۱۰۳ هزارو۳۱۱ واحدی که در میانه معاملات ۱۹ مرداد ماه به ثبت رسیده است تا یک میلیون و ۶۰۸ هزار و ۴۶۷ واحد در روز دو‌شنبه، کاهشی ۵/ ۲۳ درصدی را در نماگر اصلی بازار رقم زده است.

سقوط آسان اما سر به سر شدن دشوار

در طول همین مدت برخی نمادها تا بیش از ۶۰ درصد اصلاح قیمت را شاهد بوده‌اند. با بررسی جزئیات آن در بازار سهام قیمت‌های کاهش یافته این سوال مطرح می‌شود که آیا در نماد‌های کوچک یا آنهایی که در طول چند ماه گذشته شاهد ورود سنگین نقدینگی بودند همنوایی با سخنان کارشناسان و اتخاذ سعه صدر امری منطقی است؟ نگاهی به رفتار سرمایه‌گذاران در نمادهایی از این دست به خوبی نشان می‌دهد که رویکرد آنها نسبت به تغییرات ایجاد شده و زیان وارد شده به اعتماد عمومی در دو هفته اخیر آنچنان بیراه نبوده و بسیاری از آنها در مواجهه با صف‌های فروش اگرچه هیجانی عمل می‌کنند اما تصمیماتی ناشی از نبود درک صحیح را در فروش‌های خود ندارند. یافته‌ها حاکی از آن است که در طول روزهای گذشته بیشترین ریزش به نماد «نوین» اختصاص داشته که ۷/ ۵۷ درصد از قیمت آن روی تابلوی معاملات کاسته شده است. اگر بخواهیم این عدد را برای درک بهتر رند کنیم، نمادی که در روزهای گذشته ۶۰ درصد از بهای خود را از دست داده است، هرچند روند بازار در ادامه نیز با قدرت صعودی شود نیازمند رشدی ۱۵۰ درصدی برای بازپس گرفتن سرمایه خود نسبت به روز قبل از کاهش است.

صبر بیشتر به چه قیمتی؟

این رقم برای سهمی که فرضا ۷۰ درصد عقب‌نشینی داشته به ۲۳۳ درصد می‌رسد. در واقع قاعده سود مرکب سبب می‌شود تا هر چه کاهش بیشتر باشد، جبران زیان نیز سخت‌تر شود. قضیه اما برای آنان که با فاصله‌های بسیار از تاریخ شروع ریزش‌ها یعنی نوزدهم مرداد سرمایه‌گذاری کرده‌اند اندکی بغرنج‌تر است.

شخصی که در نخستین روز معاملاتی سال جاری یعنی پنجم فروردین ماه، هر سهم «فولاد» را به قیمت ۴۳۹ تومان خریداری کرده تا ابتدای مرداد ماه که هر سهم فولاد به قیمت ۲ هزار و ۴۸۲ برسد سودی ۴۶۵ درصدی را به دست آورده بود. این در حالی است که حالا افت قیمت فولاد به سطح ۱۶۷۰ تومان (۳۲ درصد از سقف یاد شده) برابر است با ۱۸۵درصد سرمایه اولیه فردی که در روز نخست سال پول خود را در سهام شرکت فولاد مبارکه سرمایه‌گذاری کرده است. این امر نشان می‌دهد که به‌رغم اعتراضات و گلایه‌های متعدد این رفتار برای فردی که نگاه کوتاه‌مدت به بازار سرمایه داشته امری معقول است. اما برای سایرینی که برای بلند‌مدت در بازار حضور دارند چطور؟

با کمی موشکافی می‌توان دریافت که فراریان امروز بازار سرمایه بزرگ‌ترین جاماندگان از این بازار در بلند‌مدت خواهند بود. افراد یاد شده اگرچه این روزها را با آرامش خاطر نسبت به حفظ سرمایه خود به پایان می‌برند اما با نگاه بلند‌مدت در اقتصاد تورمی ایران قافیه را به کاهش ارزش پول خواهند باخت مگر اینکه بازاری بهتر از بازار سرمایه بیابند که آن هم بر پایه آمار و ارقام به ثبت رسیده در طول سال‌های اخیر امری بعید است.

منبع: دنیای اقتصاد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا