یکی از روش های تحلیل بازار و تصمیم گیری برای خرید و یا فروش سهام تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندامنتال است. حال سوالی که هست این است که تحلیل فاندامنتال چیست؟ در این مقاله به تعریف تحلیل فاندامنتال و مقایسه آن با دیگر انواع تحلیل میپردازیم.
تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال علم ارزیابی متغیرهای اقتصادی، مالی و دیگر موارد تغییرپذیر درباره یک دارایی است که باعث میشود بتوان ارزش حقیقی فعلی و احتمالی آن در آینده را تعیین کرد.
به بیان دیگر در تحلیل بنیادین یا همان فاندامنتال تحلیلگر به بررسی و تحلیل شرایط یک پروژه یا شرکت از جنبههای مختلف میپردازد و اخبار و رویدادهای مهم آن را دنبال میکند. آنالیز تمام جوانب و عوامل موثر بر یک پروژه یا شرکت بهطوری که بتوان ارزش ذاتی و پتانسیلهای بالقوه آن را تشخیص داد به عنوان تعریف تحلیل فاندامنتال شناخته میشود.
این دو یک رنگ و یک بو دارند؛ یک آدم تشنه و بیسواد، ممکن است به خاطر بزرگتر بودن بطری، سم را انتخاب کند و خودش را به کشتن دهد. تحلیل فاندامنتال کمک میکند تا آب را از سم تشخیص دهید
به عنوان مثال اگر خبر پذیرش بیت کوین توسط آمازون منتشر شود و فردی احتمال دهد که قیمت بیت کوین افزایش خواهد یافت و بیت کوین بخرد، او در واقع به نوعی از تحلیل فاندامنتال برای تصمیمگیری در مورد خرید بیت کوین استفاده کرده است.
انواع تحلیلهای مورد استفاده در بازارهای مالی
در بازارهای مالی، علاوه بر تحلیل فاندامنتال، دو تحلیل تکنیکال و تحلیل احساسات (Sentiment Analysis) نیز مورد استفاده قرار میگیرند.
در تحلیل تکنیکال با استفاده از تاریخچه قیمتی یک کالا، سهام یا ارز، و همچنین با بکارگیری شاخصهای مختلف میتوان روند قیمتی را پیشبینی کرد. در این نوع تحلیل برای ارزیابی بازار فقط نیاز به مطالعه حرکت قیمتها داریم و هیچ معیار دیگری را در نظر نمیگیریم.
تحلیل احساسات (Sentiment Analysis) نیز، با بهکارگیری ابزارهای مختلف به بررسی و آنالیز احساسات غالب افراد جامعه نسبت به آن خدمات یا پلتفرم، میپردازد. این نوع تحلیل بسیار مشابه با تحلیل فاندامنتال است.
بهکارگیری ابزارهای مختلف در سرمایهگذاریها، میتواند ریسک سرمایهگذاری را کاهش داده و احتمال موفقیت سرمایهگذار را افزایش دهد.
مقایسه تحلیل فاندامنتال در بازار بورس و بازار ارزهای دیجیتال
با وجود اینکه برخی معتقدند سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتال بسیار شبیه به بازار بورس و سهام است، باید دانست که بکارگیری تحلیل فاندامنتال در این دو بازار از جهات مختلف، تفاوتهای اساسی با یکدیگر دارد.
وقتی در مورد بورس صحبت میکنیم شما روی سهمهای یک شرکت واقعی سرمایهگذاری میکنید که در آمد سه ماهه ، بازده و سودش را به عنوان شاخصهای رشد شرکت گزارش میدهد. این میتواند برای یک سرمایهگذار شاخص خوبی از این باشد که افزایش قیمت در آینده به چه عواملی بستگی دارد و وضعیت سهام آنها در آینده چگونه خواهد بود. بنابراین تحلیل فاندامنتال در بازار بورس شامل بررسی گزارش درآمد، عملکرد شرکت، هیئت مدیره و … میشود، در صورتی که همانطور که در ادامه خواهید دید، عوامل مورد بررسی در این تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال کاملا متفاوت است.
عوامل موثر در تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال
در هر سرمایهگذاری اولین نکتهای که لازم است در نظر بگیریم، هدف از سرمایهگذاری ست که میتواند به سه دسته بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت تقسیمبندی شود.
تجربه سرمایهگذاری در زمینههای مختلف نشان میدهد که شاید بتوان در سرمایهگذاریهای کوتاه مدت بدون در نظر گرفتن تحلیل فاندامنتال پروژه و فقط با تکیه بر تحلیل تکنیکال، سود خوبی بدست آورد و موفق بود، اما اگر هدف از سرمایهگذاری میانمدت و به ویژه بلندمدت باشد، علاوه بر تحلیل تکنیکال، حتما لازم است پروژه را از نظر فاندامنتال نیز مورد بررسی قرار داد. تحلیل احساسات، نیز میتواند به عنوان یک ابزار مفید در هر نوع سرمایهگذاری مورد استفاده قرار گیرد.
همانطور که گفتیم، در تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال، عوامل موثر بر قیمت با دیگر داراییهای سنتی مثل سهام، تفاوتهای زیادی دارند. در این اینجا به برخی از مهمترین آنها نگاهی میاندازیم:
۱. مارکتکپ یا ارزش کل بازار
مارکت کپ که مقدار آن برای هر ارز دیجیتال در سایت کوین مارکتکپ مشخص شده است، مقدار کل سرمایه در حال گردش آن ارز دیجیتال بر حسب دلار است که به صورت زیر محاسبه می شود:
تعداد کل سکههای در گردش* قیمت ۱ واحد از آن سکه = ارزش کل بازار
برای مثال، قیمت هر واحد بیت کوین در زمان نگارش این مقاله، ۸,۷۳۱ دلار است و مقدار کل بیت کوینهای در گردش که در سایت کوینمارکتکپ با عنوان Circulation Supply مشخص شده است، ۱۷,۷۲۶,۶۳۷ BTC است.
بنابراین مقدار کل سرمایه بیت کوین به صورت زیر محاسبه میشود:
دلار ۱۵۴,۷۷۱,۲۶۷,۶۴۷ = 8,۷۳۱* ۱۷,۷۲۶,۶۳۷ = مارکت کپ (BTC)
برخی گمان میکنند قیمت یک ارز نشاندهنده ارزش آن در بازار است در حالی که پارامتری که ارزش یک ارز در برابر سایر ارزها را مشخص می کند و سایت کوینمارکتکپ نیز ترتیب ارزهای مختلف را بر اساس آن قرار داده است، مارکتکپ یا کل سرمایه موجود آن ارز در بازار ارزهای دیجیتال است.
به عنوان یک قاعده کلی، مقدار کل سرمایه یک ارز (مارکت کپ)، به صورت مستقیم بر شدت ریسک سرمایهگذاری تاثیر میگذارد. بالا بودن مقدار مارکتکپ یک پروژه به این معناست که حجم سرمایه زیادی در آن پروژه وجود دارد و این موضوع میتواند به عنوان یکی از عواملی باشد که ریسک سرمایهگذاری در آن پروژه را کاهش دهد.
مارکت کپ ۱۰ ارز اولیه در سایت کوین مارکت کپ
اما برای استفاده بهتر از این پارامتر میتوان پروژههایی که تکنولوژی مشابه دارند را پیدا کرده و در یک تقسیم بندی قرار داد، سپس با مقایسه مقدار مارکتکپ آنها، مقدار ریسک سرمایهگذاری در آنها را به صورت نسبی مقایسه کرد.
همچنین میتوان پروژههایی با کاربردها و اهداف و تکنولوژیهای مشابه را پیدا کرده و با جمع کردن مقدار مارکت کپ آنها و مقایسه آن با کل سرمایه موجود در بازار ارزهای دیجیتال، میزان اهمیت و سهم یک نوع تکنولوژی در این بازار را سنجید.
برای مثال میتوان با جمعآوری مارکتکپ ارزهای دیجیتال حریمخصوصی محور یا همان پرایوسی کوینها (مانند مورنو، دش، زی کش و ..)، کل حجم سرمایه موجود در این حوزه را بدست آورد و آن را با کل سرمایه موجود در بازار ارزهای دیجیتال مقایسه کرد و دید کلی نسبت به جایگاه و اهمیت پرایوسی کوین ها کسب کرد.
پایین بودن مارکتکپ چه مزایا و معایبی دارد؟
یکی از مسائلی که میتواند در ارزهایی با مارکتکپ پایین رخ دهد، امکان دستکاری بازار و ایجاد تغییرات قیمتی شدید در بازار است. از آنجایی که مثلا برای دو برابر شدن قیمت یک ارز، مارکتکپ آن باید دو برابر شود، در ارزهایی با مارکت کپ پایین امکان افزایش حجم سرمایه از طریق دستکاری افرادی محدود و دو برابر کردن مارکت کپ و در نتیجه افزایش قیمت آن وجود دارد و این میتواند به عنوان یک نکته منفی در پروژههایی با مارکت کپ پایین تلقی شود.
اما اگر سایر پارامترهایی که برای یک پروژه ارزیابی می شود، نشان از خوب بودن پروژه داشته باشد، پایین بودن مارکتکپ آن به این معناست که آن ارز برای افزایش قیمت به اندازه مثلا ۵۰% به حجم سرمایه کمتری در مقایسه با ارزی که مارکت کپ بیشتری دارد، نیاز دارد.
با وجود تمام اطلاعاتی که میتوان از مارکتکپ یک ارز بدست آورد، باید بدانیم که مارکت کپ فقط یکی از پارامترهایی ست که در بررسی فاندامنتال یک پروژه باید در نظر گرفته شود و با بررسی همه پارامترها در کنار هم میتوان درباره پتانسیل رشد یک پروژه در آینده نتیجهگیری کرد.
به طور کلی میتوان گفت که هر چقدر مارکتکپ یا همان ارزش کل یک ارز دیجیتال پایینتر باشد، ریسک بالاتری دارد اما در صورت صعودی شدن، معمولا سودآوری خیلی خوبی دارد.
۲. حجم معاملات
یکی از پارامترهای بسیار مهمی که در تحلیل فاندامنتال یک پروژه حتما باید آن را بررسی کرد، میزان حجم معاملات یک ارز در مدت ۲۴ ساعت یا یک شبانه روز است. حجم معاملات ۲۴ ساعته مقدار توکنهایی که در مدت ۲۴ ساعت خرید و فروش شدهاند را نشان میدهد. حتما باید توجه داشت که برای بررسی این پارامتر از قسمت Historical Data به حجم معاملات در یک ماه اخیر دسترسی پیدا کرده و حجم معاملات مربوط به یک ماه اخیر مورد بررسی قرار گیرد.
حجم معاملات در یک روز میتواند به روشهای مختلف و به دلیل یک خبر یا شایعه یک تغییر ناگهانی داشته باشد و در روزهای آینده به حالت عادی خود بازگردد. اما با نگاه به حجم معاملات روزانه یک ماه، میتوان دید خوبی از مقدار میانگین حجم معاملات روزانه آن ارز دیجیتال بدست آورد.
حجم معاملات ۲۴ ساعته در ۱۰ ارز برتر
پایین بودن مقدار حجم معاملات این مشکل را برای شما بوجود میآورد که در صورت خرید آن ارز، از آنجایی که حجم خرید و فروشهای روزانه آن پایین است، اگر قصد فروش آن را داشته باشید، با مشکل مواجه شوید که به آن مشکل نقدشوندگی میگویند.
اگر قیمت یک ارز افزایش یابد و همراه با افزایش قیمت، حجم تراکنشهای ۲۴ ساعته آن نیز افزایش یابد، این نشان میدهد که افراد زیادی در حال خرید و فروش آن ارز هستند و احتمالا افزایش قیمت آن ادامه خواهد داشت. اما اگر قیمت یک ارز به صورت لحظهای افزایش یابد، اما حجم معاملات آن، خیلی کم تغییر کند، نشان از این دارد که تعداد بسیاری کمی از افراد به خرید و فروش آن ارز روی آوردند و احتمالا این روند افزایشی خیلی زود تمام میشود.
۳. پارامتر NVT (ارزش شبکه نسبت به میزان تراکنشها)
نسبت ارزش کل شبکه به حجم تراکنشهای آن (ارزش شبکه تقسیم بر ارزش کل تراکنشها)، پارامتری به نام NVT را ارائه میدهد. این پارامتر میتواند برای هر ارزی با تقسیم ارزش شبکه آن (مارکتکپ یا ارزش کل آن) بر حجم تراکنشهای ۲۴ ساعته آن بدست آید.
هدف از محاسبه NVT این است که بتوانیم ببینیم نسبت ارزش کل شبکه به فعالیتهای افراد شرکت کننده در شبکه به عنوان سرمایه گذار به چه صورت است.
اگر در یک ارز دیجیتال، مارکتکپ یا ارزش کل بازار (ارزش کلی شبکه) بالا باشد و فعالیت کاربران (حجم تراکنشهای) آن پایین باشد، پارامتر NVT مربوط به آن ارز بالا بوده و بالا بودن این پارامتر میتواند یکی از نشانههای نزولی بودن روند قیمتی آن ارز باشد.
تحلیل این پارامتر به این صورت است که وقتی پارامتر NVT برای ارزی بالا باشد، نشان میدهد که ارزش شبکه (Network Value) که معادل مارکتکپ آن است، بر حجم معامله شده غلبه دارد. این اتفاق غالبا زمانی میافتد که قیمت به صورت حبابی بالا رفته و بیثبات است.
بر اساس دادههایی تجربی که تابهحال در روند بازار مشاهده شده است، میتوان یک مقدار آستانه برای تقسیمبندی بالا و پایین بودن این پارامتر مشخص کرد:
به این صورت که اگر مقدار پارامتر NVT از ۱۵ کمتر باشد، میتواند یکی از نشانههای روند صعودی در تحلیل طولانی مدت قیمت آن ارز باشد و اگر NVT بیشتر از ۱۵ باشد، میتواند نشانهای از نزولی بودن روند کلی بازار در طولانی مدت نسبت به سایر ارزها باشد.
پایین بودن پارامتر NVT، به معنای اختلاف کم بین مارکت کپ و حجم تراکنشهای روزانه است. هنگامی که حجم تراکنشهای روزانه در مقایسه با مارکتکپ ارزی بالا باشد، به این معناست که فعالیت سرمایهگذاران آن ارز بسیار زیاد است و میتواند به عنوان یک سیگنال صعودی تلقی شده و یک موقعیت خرید برای سرمایهگذاران از این طریق تشخیص داده شود.
اما باید توجه داشت که گاهی حجم معاملات روزانه معتبر نبوده و به روشهای مختلف میتواند دستکاری شود، بنابراین بهتر است برای محاسبه پارامتر NVT به جای استفاده از حجم معاملات ۲۴ ساعت اخیر از میانگین حجم معاملات در یک ماه اخیر استفاده شود.
۴. میزان به صرفه بودن استخراج ارز (در ارزهای دیجیتالی که قابل استخراج هستند)
با مقایسه قیمت ارزهای دیجیتالی که قابلیت استخراج دارند (ارزهای مبتنی بر اثبات انجام کار PoW) با مقدار هزینهای که برای استخراج آنها لازم است، میتوان جنبه دیگری از قابلیت رشد بالقوه پروژههای مختلف را بررسی کرد.
اگر هزینهای که برای استخراج یک ارز مصرف می شود در مقایسه با قیمت آن ارز به صرفه نباشد، ماینرها مایل به استخراج آن ارز نخواهند بود و با کاهش استخراج ارزهای دیجیتال توسط ماینرها، قیمت آنها وارد یک روند نزولی خواهد شد.
۵. بررسی پارامتر FCAS
پارامتر Fundamental Crypto Asset Score) ،FCAS) که به تازگی در وبسایت کوینمارکتکپ نشان داده میشود، امتیاز پروژهها از نظر فاندامنتال است که با در نظر گرفتن پارامترهای مختلفی تعیین میشود.
این امتیازدهی به صورت نسبی و مقایسه ای بین پروژه های مختلفی انجام می شود. معیارهایی که در این امتیازدهی تاثیرگذارند شامل: فعالیت کاربران یک پروژه و عملکرد برنامهنویسان آن میشوند.
امتیازدهی در پارامتر FCAS به این صورت است که در ابتدا بازه امتیازدهی را ۱۰۰۰-۰ در نظر گرفته و سپس این بازه به پنج دسته به صورت زیر تقسیمبندی میشود.
برای درک بهتر این پارامتر و چگونگی تقسیم بندی آن در این ۵ دسته بندی به بررسی ۳ عاملی که در این امتیازدهی در نظر گرفته می شوند میپردازیم:
فعالیت کاربران
فعالیتهای کاربران در شبکههای اجتماعی یک پروژه به عنوان دنبالکننده پیشرفتها و توسعه آن پروژه و همچنین فعالیت کاربرانی که از تکنولوژی ارائه شده توسط پروژه استفاده میکنند، میشود.
عملکرد برنامهنویسان پروژه
عملکرد برنامهنویسان یک پروژه میتواند شاخص خوبی از روند پیشرفت و توسعه پروژه باشد. برای بررسی این عامل، سه پارامتر مهم مورد بررسی قرار میگیرند:
تغییرات کد، بهبودهای کد، مشارکت جامعه
دادههای مورد نیاز برای ارزیابی این سه پارامتر با بررسی اطلاعاتی همچون تعداد Commit هایی که به گیتهاب اضافه شده، بدست میآیند.
پارامتر FCAS به تازگی در کوینمارکتکپ اضافه شده اما دادههای آن از اطلاعاتی که خود پروژهها، صرافیها و … در اختیار قرار میدهند، جمعآوری شده است.
همانطور که میدانیم راههای زیادی برای دستکاری اطلاعات کاربران فعال یک پلتفرم، حجم معاملات در صرافیها و .. وجود دارد. هرچند که راههای مختلفی برای تشخیص این اطلاعات دستکاری شده وجود دارد، اما شرکت واسط ارائه دهنده پارامتر FCAS به کوینمارکتکپ از در نظر گرفتن این دستکاریها چشمپوشی کرده و فرض را بر درست بودن این اطلاعات گذاشته است.
بنابراین، هرچند پارامتر FCAS میتواند اطلاعات مفیدی در اختیار قرار دهد اما بررسی عوامل تاثیرگذار بر FCAS به صورت جداگانه توسط خودمان با در نظر گرفتن امکان دستکاری اطلاعات و اشراف داشتن به روشهای تشخیص این دستکاریها میتواند دید درستتری از یک پروژه در اختیارمان قرار دهد.
۶. بررسی پارامتر ROI (نرخ بازگشت سرمایه)
درصد بازگشت سرمایه که به اختصار به آن ROI میگویند، مقدار سود حاصل از یک ارز دیجیتال بر اساس تغییرات قیمتی آن از ابتدای راهاندازی (با قیمت ICO) (یا اولین قیمت معامله آن) تا قیمت کنونی آن را بررسی میکند.
بر اساس این تعریف مقدار ROI مربوط به بیت کوین در زمان نگارش این مقاله برابر با ۶۳۵۳% است که نشان میدهد قیمت بیت کوین از ابتدای راه اندازی و معامله آن تا به امروز ۵۷۳۶% رشد داشته است.
برای محاسبه ROI بیت کوین، بر اساس دادههای کوینمارکتکپ، اولین قیمت ثبت شده در کوین مارکت کپ برای بیت کوین، ۱۳۵ دلار در تاریخ ۲۸ آوریل ۲۰۱۳ است و قیمت آن در تاریخ ۲۸ می ۲۰۱۹، ۸,۷۳۱ دلار است. (هرچند قیمت اولیه بیت کوین مربوط به سال ۲۰۰۸ میشود اما در اینجا از دادههای کوینمارکت کپ برای بدست آوردن این پارامتر استفاده شده است).
۶۳۶۷%=۱۳۵/(۸۷۳۱-۱۳۵)=(بیت کوین) ROI
۷. تاریخچه و بررسی کلی پروژه
داشتن یک دید کلی درباره تاریخچه یک پروژه میتواند بسیار مفید باشد، زیرا پروژه های زیادی در حال حاضر در دنیای ارزهای دیجیتال وجود دارند که از سالها قبل وجود داشتهاند و تکنولوژی، پلتفرم و یا سرویسی را ارائه میدادهاند و با ظهور ارزهای دیجیتال و تکنولوژی بلاک چین، این شرکتها توانستهاند با بکارگیری تکنولوژی بلاک چین در پلتفرم خود و ارائه یک توکن، فعالیتهای خود را بهبود دهند.
بنابراین داشتن یک سابقه طولانی و خوب در ارائه یک تکنولوژی یا پلتفرم میتواند به عنوان یکی از نقاط قوت در پروژهها منظور شود.
۸. نحوه کارکرد پروژه
یکی از مواردی که در بررسی پروژهها حتما باید در نظر گرفته شود، نحوه کارکرد آنهاست. بررسی نوع سرویس ارائه شده از این نظر که آیا پلتفرم ارائه شده واقعا کار میکند یا فقط در حد ارائه یک پیشنهاد است و هنوز اجرایی نشده است؟ اگر اجرایی نشده و در حد پیشنهاد است، آیا جزئیات آن مطرح شده و نقشه راه مشخصی برای اجرایی شدن آن وجود دارد و یا یک برنامه کلی عنوان شده و هیچ جزئیاتی درباره آن ارائه نشده؟ و اگر اجرایی شده در چه مرحلهای قرار دارد؟ آیا نسخه نهایی آن منتشر شده و یا فعلا در مرحله انتشار نسخههای آلفا و بتا قرار دارد؟
علاوه بر اینها، اگر نسخه نهایی یا نسخههای اولیه آن منتشر شده، آیا رابط کاربری آن مناسب است و توانسته کاربران فعالی را به خود جذب کند و یا خیر؟ آیا آپدیت های مناسبی برای رفع عیوب خدمات یا پلتفرم ارائه شده به صورت منظم ارائه میشود و یا خیر؟
پس از بررسی تمام این موارد، اگر نسخه نهایی آن موجود بود و توانسته بود کاربران فعالی را نیز به خود جذب کند، لازم است نحوه کارکرد آن بررسی شده و نقاط ضعف احتمالی آن مورد ارزیابی قرار گیرد.
۹. کاربردها
بررسی کاربردهای یک پروژه باید زیرکانه انجام شود، زیرا بسیاری از پروژهها، کاربردهای مختلفی را برای پروژههای خود ارائه میدهند که ارزشمند نیستند. کاربردهای ارائه شده فقط زمانی دارای ارزش خواهند بود که در پاسخ به یک نیاز واقعی ارائه شده باشند و همچنین نوآورانه باشند.
در بررسی کاربردهای یک پروژه باید از خود بپرسیم، آیا کاربرد و راهحل ارائه شده در پاسخ به یک نیاز و مشکل واقعی ارائه شده؟ و یا اعضای تیم آن، با ارائه یک مشکل کاذب و ساختگی سعی در ارائه راهحلی غیرکاربردی برای آن داشتهاند؟
۱۰. چالشها و راهکارهای آن
برای یافتن چالشهای موجود در یک پروژه روشهای مختلفی وجود دارد که اولین آن مراجعه به وبسایت، وایتپیپر پروژه و تشخیص مشکلات موجود و همچنین مشکلات احتمالی آنهاست. اما این کار برای برخی پروژهها ممکن است بسیار وقتگیر باشد و همچنین به دلیل وسیع بودن حوزه فعالیت آنها، افراد عادی قادر به تشخیص مشکلات موجود در پلتفرمهای مختلف نباشند.
از این رو میتوان با داشتن یک دید کلی نسبت به پروژه، نظرات افراد مختلف در مورد آن پروژه را مطالعه کرده، پروژههای رقیب را بررسی کرده و با جمعبندی آنها، چالشهای مورد بحث در مورد یک پروژه را پیدا کنیم.
سپس با مراجعه به شبکههای اجتماعی و وبسایت آن پروژه، به دنبال راهکارهای احتمالی که ممکن است توسط تیم و طرفداران آن پروژه مطرح شده باشد، بگردیم.
اگر راهکارهای ارائه شده برای پروژه منطقی و عملی باشد، و همچنین تیم آن پروژه سابقه خوبی در حل مشکلات و چالشهای ارائه شده داشته باشند، میتوان این امید را داشت که آن پروژه در آینده نیز در برخورد با چالشهای احتمالی موفق عمل خواهد کرد.
۱۱. برنامهها و رویدادهای پیش رو
یکی دیگر از مواردی که برای بررسی یک پروژه بسیار تاثیرگذار است، نقشهراه و برنامههایی ست که تیم پروژههای مختلف در فواصل زمانی متفاوت برای خود ترسیم میکنند. بررسی برنامههای گذشته با این دید که چه مقدار از آنها با موفقیت و سر موعد مقرر شده انجام شدهاند میتواند دید خوبی از آن پروژه به ما بدهد.
پروژههایی که نقشه راه خود را به روز رسانی نمیکنند، به برنامههایی که در گذشته تعهد کرده بودند، عمل نکردهاند و یا با تاخیرهای طولانی انجام دادهاند، و در طول این تاخیرهای طولانی نیز آپدیتی برای انجام آن ارائه ندادهاند، نمیتوانند گزینههای خوبی برای سرمایهگذاری باشند.
۱۲. رقبا
بررسی رقبای پروژه میتواند به ما کمک کند بتوانیم تشخیص دهیم از میان پروژههایی با تکنولوژیها و کاربردهای مشابه، کدامیک در طولانیمدت ماندگار میشوند و به عنوان بهترین پلتفرم آن حوزه به کار خود ادامه می دهند.
یک نکته اساسی که برای بررسی رقبای یک پروژه باید در نظر داشت این است که لازم است در ابتدا تمام پروژههای رقیب را پیدا کنیم و با جمع مارکتکپ آنها یک دید کلی نسبت به ارزش و جایگاه کلی تکنولوژی ارائه شده توسط آن پروژه ها بدست آوریم. اگر مقدار کلی ارزش بازار مربوط به یک تکنولوژی یا پلتفرم نسبت به کل سرمایهی موجود در بازار ارزهای دیجیتال چشمگیر باشد، میتوان این احتمال را داد که آن تکنولوژی یا پلتفرم در آینده با توسعه و رشد خوبی روبرو شده و باقی بماند.
برای بررسی رقبای یک پروژه باید تمام عوامل گفته شده در تحلیل فاندامنتال را بین پروژه هایی با اهداف و کاربرد مشابه که رقیب محسوب میشوند، مورد مقایسه قرار داد.
۱۳. تیم پروژه
وجود افرادی با سابقه در یک تیم میتواند به عنوان یک نکته بسیار مثبت برای آن تلقی شود. بنابراین در بررسی فاندامنتال پروژهها حتما باید تیم آن را بررسی کرده، و به پروفایل و سابقه اعضای تیم دسترسی پیدا کنیم.
وجود افراد با سابقه به ویژه برای توسعهدهندگان و برنامهنویسان یک تیم، میتواند احتمال موفقیت پروژه را بالا ببرد.
علاوه بر اعضای تیم، وجود افراد تاثیرگذار و سرمایهگذاران مشهور به عنوان مشاور در کنار تیم پروژه میتواند علاوه بر کمک به جذب سرمایهگذاران بیشتر، با وجود تجربه این افراد، به توسعه بهتر این پروژهها کمک کند.
اما باید این مسئله را نیز در نظر داشت که در برخی موارد افراد مشهور و سرمایهگذاران بزرگ با گرفتن مبالغ هنگفت، میپذیرند که به عنوان مشاور یک پروژه باشند. حال آنکه خودشان نظر مثبتی به پروژه نداشته و بر روی آن سرمایهگذاری نمیکنند. پس به هیچ عنوان نباید تنها با اتکا به وجود افراد مشهور و بدون در نظر گرفتن سایر عوامل اقدام به سرمایهگذاری روی چنین پروژه هایی کرد.
۱۴. صرافیها
با وجود هکهای پی درپیای که در سال ۲۰۱۸ و همچنین از اوایل ۲۰۱۹ تاکنون اتفاق افتاده، وجود صرافیهای معتبر و قابل اعتماد بیش از پیش نیاز میشود. بنابراین برای بررسی پروژه ها باید تمام صرافیهایی که توکن مورد نظر در آنها خرید و فروش میشود را مورد بررسی قرار دهیم.
اگر توکن مورد نظر در هچ یک از صرافیها معتبر لیست نشده باشد، اقدام به ورود به آن پروژه برای سرمایهگذاری با ریسک بالایی همراه است، زیرا حتی اگر بلافاصله پس از خرید توکن آن را به کیفپول منتقل کنیم، برای فروش آن با مشکل مواجه شویم و صرافی معتبری با حجم معاملات روزانه قابل قبول که بتوانیم توکن مورد نظر را در آن بفروشیم وجود نخواهد داشت و مجبور شویم با قبول ضرر از آن سرمایهگذاری خارج شویم.
بنابراین برای کاهش ریسک سرمایهگذاری، ارز دیجیتال مورد نظر باید حداقل در یکی از صرافیهای معتبر لیست شده باشد و همچنین برنامههایی برای لیست شدن در سایر صرافیهای خوب داشته باشد.
۱۵. مشارکتها
پیمان همکاری پروژهها با شرکتهای بزرگ و مشهور میتواند تاثیر بسیار مثبتی هم به صورت کوتاهمدت و هم بلند مدت داشته باشد. وجود همکاری با شرکتهای بزرگ از این جهت که میتواند تحقق اهداف و برنامههای ترسیم شده و وعده های دادهشده توسط اعضای تیم را تا حد زیادی تضمین کند، اعتبار زیادی به پروژهها میدهد.
بنابراین در بررسی پروژه ها حتما به همکاریهایی که آن پروژه با سایر شرکتها داشته توجه میکنیم.
جمعبندی
برای افرادی که قصد سرمایهگذاری بلند مدت دارند، بررسی فاندامنتال باید به عنوان اساسیترین معیار برای انتخاب یک پروژه و سرمایهگذاری روی آن باشد. علاوه بر این، داشتن اطلاعات تکنیکال و بررسی نمودار قیمتی پروژهها نیز میتواند به سرمایهگذاران کمک کند، تا پس از بررسی فاندامنتال پروژه، آن را در پایینترین قیمت ممکن خریداری کنند تا بتوانند بیشترین میزان سود را بدست آورند.
بررسی فاندامنتال یک پروژه میتواند بسیار گسترده باشد و عوامل مختلفی را در برگیرد که ما در اینجا مهمترین آنها را مطرح کردهایم. اطلاعات مربوط به مارکتکپ، حجم معاملات روزانه، پارامترهای NVT، FCAS و.. ، همگی ابزارهایی هستند که میتوانند در کنار هم ما را به یک جمع بندی نسبتا درست نسبت به یک پروژه برسانند.
حتما باید در نظر داشت که هر یک از این عوامل به تنهایی نمیتواند ما را به نتیجه برساند، بلکه استفاده از این اطلاعات در کنار هم است که میتواند به ما کمک کند تا با شناخت نسبی یک پروژه، پروژههای خوب و سودده را تشخیص داده و ریسک سرمایهگذاری را تا حد امکان کاهش دهیم.