پای شبکه های اجتماعی و اینفلوئنسرهای فرصت طلبش به بازار بورس باز شد.
این آخرین خبری است که از بازار سهام منتشر شده است. تعجب نکنید عنوان را درست خوانده اید. هستند عده ای که درآشفته بازار این روزها با فال گرفتن آن هم به صورت مجازی و در شبکه های اجتماعی اقدام به خرید سهام می کنند. یکی از این به اصطلاح امروزی ها اینفلوئنسر و یا شاخ مجازی که خود را باتجربه و صد درصد تضمینی معرفی می کند, درباره فال گرفتن چنین می گوید: “تو چند ماه گذشته مشتریهای زیادی داشتم که میخواستن برای گذاشتن پولشون توی بورس فال بگیرم.”
بعد از معجون محبت و بازگشت معشوق و کوتاه کردن زبان مادر شوهر و دیگر اقوام خانواده همسر, امروزه فال دیگری نیز به این لیست اضافه شده است, فال سهام!!!
زنی که امروز پای صحبت های او می نشینیم در شبکه های اجتماعی نزدیک ۲۷ هزار نفر دنبالکننده دارد. او گفته تنها در هفته گذشته پنج مراجعهکننده داشته که از او خواستهاند برایشان فال بورس بگیرد و به آنها بگوید آیا وارد بازار سرمایه بشوند یا نه؟!
اگر میخوای مبلغ بالایی بورس بخری فال کامل بگیر
با یکی از این فالگیرهایی که در شبکه اجتماعی اینستاگرام فعالیت دارد و در ماههای اخیر سرش شلوغتر از گذشته شده تماس گرفتیم. شماره تماسش را بالای صفحهای که نشان میدهد ۲۷ هزار دنبالکننده دارد و پستهایش را ۴ هزار نفر پسندیدهاند، قرار داده است. بعد از چند بوق آزاد، زن آن سوی خط با لحنی که یادآور منشیهاست پاسخ میدهد. بعد از احوالپرسی گرمی از من میپرسد میخواهم چه نوع فالی بگیرم و چقدر میخواهم برای بخت و اقبالم هزینه کنم. میگویم مگر میشود برای بخت و اقبال هزینه نکرد. مشکل مالی ندارم و فقط میخواهم بدانم چه در انتظارم است. از صدایش معلوم میشود که گل از گلش شکفته است. حالا که مطمئن شده، مشکل مالی وجود ندارد، در کسری از ثانیه منوی قیمتها را برایم میخواند: «تاروت ۴۰ هزار تومن، قهوه ۴۵ تومن، قهوه تاروت ۵۵، احساسی ۴۰، قهوه تاروت و شمع ۷۰ هزار تومن و قهوه تاروت، شمع و چای ۸۰ هزار تومان.» دستدست کردنم را که متوجه میشود، میگوید: «قربونت برم خواستگار داری؟» میخندم و منکرش میشوم. میگویم کار من اقتصادی است، میخواهم در بورس سرمایهگذاری کنم. بدون اینکه تعجب کند یا سوال اضافهای بپرسد، میگوید: «اگر میخوای مبلغ بالایی بورس بخری فال کامل بگیر اما اگر میخوای یه مبلغ کم سرمایهگذاری کنی، تکنیت کن.» ترفند دستدست کردن در مکالمه با این آدمها انگار همه جا جواب میدهد. از نگرانیام بابت اینکه ممکن است تا به حال از این نوع فالها آن هم در شبکه های اجتماعی نگرفته باشد میگویم اما خیلی جدی آب پاکی را روی دستم میریزد و میگوید: «نگران نباشید! این مدت خیلیها برای این کار پیشمون اومدن و فال گرفتن. توی همین یک هفته گذشته پنج تا مشتری مثل شما داشتیم. خداروشکر راضی هم بودن و بعدا تشکر هم کردن.» همین که حرفش قطع میشود، میپرسم یعنی حتی میتونید بگید چه سهمی بخرم؟ قاطعانه و طوری که انگار عصبانی شده است جواب میدهد: «ببین عزیزم برات توضیح دادم اگر فال کامل بگیری با جزئیات برات میگم که چی میشه و تو این جزئیات میتونی متوجه شی چه بورسی بخری و بعد هم جواب سوالاتتون رو میگیرید. خیالتون راحت.»
تکنیت برای هر سهم
وقتی میخواهم با او صحبت کنم یاد شخصیت «رمال» در نمایشنامه «شهرقصه» میافتم ولی حسرت میخورم که چرا نمیتوانم صدایش را بشنوم اما خب، این هم راه و رسم رمالهای دنیای مدرن شده است؛ تلفن سخت جواب میدهند اما برای پیام دادن در پیامرسانهای داخلی همیشه آماده بهکار هستند و دست به کتاب تا برای مشتریها سرکتاب باز کنند. رمالی که سراغش رفتهام در صفحه اینستاگرامش ۹۹ هزار دنبالکننده دارد. بدون حاشیهای سراغ اصل مطلب میروم و در اولین پیامم از او میپرسم: «برای بورس هم فال میگیرید؟» او هم بدتر از من بدون سلام و حرف اضافهای سوالم را با سوال جواب میدهد: «چی میخوای بدونی؟» میگویم که قرار است در روزهای آینده پولی دستم بیاید و میخواهم تمامش را در بورس سرمایهگذاری کنم. حالا میخواهم بدانم چه سهمی بخرم خوب است و سود میکنم. طوری پیامش را مینویسد که انگار کار هر روزهاش است؛ «اسم سهمهایی که میخوای بدونی رو میدی بهم، هر کدوم یه نیت. تکنیت ۱۵ هزار تومان برات آب میخوره.» اما میخواهم مطمئن بشوم که ضرر نمیکنم. برای همین حرفم را صادقانه با او در میان میگذارم. در مقابل برایم مینویسد: «آره خواهرم. خیلیها برای کارهای اقتصادی میآیند و راضی هم بودند.»
شقالقمر که نمیخواهم بکنم
«مهارت ما، اعتبار ماست»؛ این شعار را بالای صفحه اینستاگرامش نوشته و ۴ هزار دنبالکننده دارد. در توضیحات هم اضافه کرده که ۱۰ سال سابقه کار دارد و ارائه خدمات بهصورت «غیرحضوری و تماستلفنی» انجام میشود. پشتخط زنی با صدای ریز اما خسته پاسخ میدهد. انگار همین الان از خواب بیدار شده است. بهنظر میرسد از اینکه ساعت ۳ بعدظهر از گوشی تلفنش زنگ خورده ناراحت شده اما نمیخواهد مشتری بیملاحظهاش را از دست بدهد. برای همین اولین سوالش این است که چقدر میخواهم خرج کنم؟ «گل خانمم، نوع فال هم فرق نمیکنه.» عدد را میگویم. حالا سینهاش را صاف میکند و میگوید خب برای چه کاری میخوای؟ میگویم «سرمایهگذاری در بورس، چی بخرم، چی نخرم ولی میخوام مطمئن باشم که فال بورسی گرفتید.» اما خوشخیال بودهام که اینطور صحبت کردهام، انگار به زن فالگیر بد و بیراه گفتهام. با لحن جدیای میگوید: «توی اون صفحه نوشتم که. صدبار هم توی پستها توضیح دادم. برای هر نیتی که بکنید. فرقی نداره نیتتون چی باشه. ما فال میگیریم.» نگرانیاش را سعی میکنم رفع کنم و میگویم «راستش چون میخوام مبلغ زیادی تو بورس سرمایهگذاری کنم یکم نگرانم، برای همین میخوام بدونم شما تا حالا برای کس دیگهای هم فال بورسی گرفتهاید؟» پاسخش اما جالب است: «آره. شقالقمر که نمیخوام بکنم. فال عجیبی هم نیست. شعار ما رو حتما خوندید که نوشتیم مهارت ما اعتبار ماست و توی هایلایت رضایت هم میتونید ببینید که مشتریای ما از خدماتمون راضی بودن.»
تمامی اینها را گفتیم تا به اینجا و این سوال برسیم که آیا همانقدر که این فالگیران و رمالان و فرصت طلبان سرشان شلوغ شده و هر روز به فکر ایده جدیدی برای خالی کردن جیب بینوایان و ناآگاهان هستند, کلاس های مهارتی و آموزشی هم داریم که به این اندازه پرمخاطب باشند؟
بازار آشفته و قیمت های لحظه ای طلا, دلار, مسکن, خودرو و در کنار همه اینها بورس سبب شده تا افراد به دنبال راهی باشند تا جلو ضرر و زیان های آتی را بگیرند و نگذارند ارزش دارایی هایشان بیشتر از این کم شود. در این بین متاسفانه کلاسهای آموزشی و آدمهای کارکشته که سالهاست در بورس حضور دارند هیچ جایگاهی برای جذب این تازه واردان به بازار سرمایه ندارند چرا که سرشان شلوغ است!
منبع: دنیای اقتصاد